خلاصة:
تغییر جهان یکی از عمدهترین خواسته های انسان معاصر است که بدون تفسیری از
جهان و انسان و حقایق مرتبط با آن دو و سامان حیات انسان بر پایة آن امکان نمییابد.
این بدان معنا است که هر تحول عینی مبتنی بر حکمت عملی اعم از اخالق، تدبیر منزل
و سیاست مدن در پیوند با برداشتهای نظری مرتبط با حکمت نظری است. طرح نظریة
حرکت جوهری مالصدرا در حکمت متعالیه ناظر به تفسیر خاصی از تحول در عین ثبات
جهان و انسان است که میتوان نتایج فلسفی تربیتی متعددی را از آن استنباط کرد. این
مقاله بر آن است تا با تبیین نتایج ذکرشده به تقویت ساحت بینشی مربیان تربیتی پرداخته
و امکان و قابلیت بسط فلسفة تربیتی اسالم را از این منظر واکاوی کند.
ملخص الجهاز:
طرح نظریة حرکت جوهری ملاصدرا در حکمت متعالیه ناظر به تفسیر خاصي از تحول در عین ثبات جهان و انسان است که میتوان نتایج فلسفی تربیتی متعددی را از آن استنباط کرد.
به این طریق ملاصدرا مبرهن میکند که تا حرکت و جوششی از درون و جوهر اشیا صورت نگیرد، تحول و دگرگونی در بیرون آنها رخ نمیدهد؛ بهعبارتدیگر، «حرکت در ظاهر و اعراض، نشانی است از حرکتی که در باطن و جوهر جریان دارد و تا چیزی مستمراً از پوستة خود خارج نشود و خود را نردبان اعتلاي خود نسازد هرگز به کمال نوینی راه نخواهد یافت»(سروش، 1389: ص25).
حال اگر معیار ارزیابی دادهها، معیار صحیح شهودی و مبتنیبر شناخت درست رابطه میان دادهها با غایت نهایی فعالیت و حرکت انسان باشد، این ارزیابی درونی میتواند راه اصلاح وجه رفتار، بینش، گرایش و انگیزش را برای فرد و اعضاي مدینة فاضله فراهم ساخته و با شناختی صحیح، هریک را به سمت مقصد نهایی حیات هدایت کند.
انسان براساس هویتی که ازطریق ادراکات و حالات و نیات و افعال خود بهدست میآورد دنیای آخرتی خویش را نیز شکل داده و در جهان آخرت بر همان شکل محشور خواهد شد؛ بهعبارتدیگر، ملکات نفسانی که در این دنیا برای فرد حاصل میشود باطن و حقیقت فرد را شکل میدهد و همین امر باعث حضور افراد در جهان پس از مرگ به اشکال گوناگون خواهد شد(همان: ص 276-275).
جهان مشترک انسانی و امکان سعه و ضیق آن برطبق نظریة حرکت جوهری، انسان میتواند ابعاد متعدد وجودی خویش را تعمیق و تعالی بخشد و جهانی مشترک بر پایة این ابعاد برای خود و دیگران بسازد.