خلاصة:
این مقاله به بررسی رویکرد طه عبدالرحمن، متفکر معاصر مغربی در بحث اسلامی سازی علوم انسانی پرداخته است. پس از مباحث مقدماتی، ادله ای بر بحث امکان اسلامی سازی علوم انســانی بیان شده و ســپس با اتخاذ یک الگوی سه مرحله ای، به تطبیق فعالیت های فکری طه عبدالرحمن پرداخته شــده اســت. در مرحله ی اول نقدهای ایشان بر مدرنیته ی غرب و مبانی فکری آن بیان شــده و در مرحله دوم به بررســی فعالیت های فکری طه در بحث تنقیح و تنظیم و نوســازی مبانی پرداخته شــده و در مرحله بعد اندیشه های وی در گام عملیاتی بیان شده و در خاتمه هم ارزیابی رویکرد وی در بوته نقد قرارگرفته است.
ملخص الجهاز:
جايگاه طه عبدالرحمن در ميان روشنفکران ديني اگر روشــنفکر ديني را کسي بدانيم که در پروژه فکري اش وجود تمدن غرب را لحاظ مي دارد و نفيا يا اثباتا درباره آن ســخن مي گويد، آن گاه مي توان انديشــمندان روشــنفکر مسلمان را در سه گروه دسته بندي کرد: الف ( گروهي که با سوژه قرار دادن غرب و ابزارهاي فکري و روش آن ، به سنت فکري اســل مي به مثابه يک اشــکال نگاه مي کنند و به عبارتي در صدد سازگار نمودن سنت هاي اســل مي با تمدن جديد غرب هستند و در اين بين از سنت بومي خود به نفع مدرنيته هم گذشت مي کنند.
اين نوشــتار درصدد بررسي و بيان رويکرد دکتر طه عبدالرحمن به اسل مي سازي علوم انســاني است و مي کوشد که فعاليت هاي فکري وي را در گام هاي سه گانه بيان کند و در صدد پاســخ به اين ســؤال خواهد بود که آيا طه عبدالرحمن تحقق علوم انساني اسل مي را ممکــن مي داند يا خير؟ و در صورت ممکن بودن رويکرد وي داراي چه اختصاصاتي است و چگونه اين مهم را دست يافتني مي داند؟ نکته قابل مل حظه اين اســت که طه عبدالرحمن در فضاي فکري جامعه ايران شــناخته شده نبوده و حتي يک تأليف به زبان فارسي در باره وي وجود ندارد و لذا اين نوشتار تا حدودي بايد بار تعريف و شناســاندن برخي آراي کليدي وي را هم به دوش بگيرد، اما آنچه درباره رويکرد وي بيان مي شــود، تحليل ، اســتنباط وتنسيق آراي مهم وي و کشف مل زمات آن هاســت .