خلاصة:
توجه به هنر سازه های موجود در قرآن کریم با نگاه ساختارگرایانه و پساساختارگرایانه و تحلیل آن بر اساس نظریه های ادبی جدید، با تکیه بر آیات تعلیمی-تربیتی قرآن کریم، موضوع و محور اصلی این مقاله است. نظر به وسعت و گستره موضوع بناست تا هنر سازه تقابل را با نگاه به نظریه تقابل های دوگانه "نیکلای تروبستکوی" (1890-1938) در آیات تعلیمی و تربیتی قرآن کریم بررسی و تحلیل نماییم. سؤال اصلی مقاله این است که: جایگاه و چند و چون رویکرد تعلیمی و تربیتی در قرآن کریم چیست و جنبه های روساختی، ژرف ساختی و شالوده شکنانه هنر سازه تقابل های دوگانه در این آیات کدامند.
در این مقاله مسائلی چون جایگاه ویژه فلسفه تعلیم و تربیت اسلام، اهداف تعلیمی – تربیتی و مفهوم آن با روش های خاص در آیات قرآن کریم به اثبات رسید و از حیث ساختار زیباشناختی به این نکته رسیدیم که آیات قرآن کریم مبتنی بر تقابل های دوگانه به ویژه تقابل های ژرف ساختی است. با توجه به اهمیت نقد نظریات ادبی غرب و بومی گرایی این نظریات از سویی و نبود این گونه بررسی ها ضرورت داشت تا به نقد نظریه تقابل های دوگانه "تروبستکوی" بپردازیم و در نهایت به نقد روش شالوده شکنی در این نظریه با توجه به نگاه نظریه پردازانی چون "دریدا" هم بپردازیم. در این مقاله به این سخن رسیدیم که اصل وارونگی تقابل های دوگانه به طور مطلق؛ و ترجیح عناصر منفی بر عناصر مثبت با نگاه شالوده شکنانه مورد نقد جدی است و با اتکاء به ارزش های دینی- الهی، این امر در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مردود است.
ملخص الجهاز:
مسأله اصلی در بخش رویکردهای تعلیمی – تربیتی مقاله، بیان این نکته است که قرآن کریم به چه مسائلی در این باب توجه داشته است؟ چرا و چگونه این مسائل تربیتی مطرح گردیده است؟ و در بخش ادبی مقاله پاسخ به این سوال که جایگاه هنرسازه ها، تعامل و تقابل عناصر زبانی در آن به ویژه تقابل های دوگانه چیست و چه نقشی در تبیین اندیشه های تعلیمی – تربیتی آیات قرآن کریم دارد؟ در واقع مقاله حاضر از تحقیقات میان رشته ای است؛ بیشتر سعی کرده ایم با توجه به نظریه ی تقابل های دوگانه، نمونه های قرآنی مرتبط با تعلیم و تربیت اسلامی را تحلیل و تفسیر نماییم؛ به گونه ای که تشریح تقابل های روساختی، ژرف ساختی و شالوده شکنانه بعد از ایده های قرآنی می آید.
به تعبیری در ژرف ساخت این تقابل، رسول اکرم (ص) به عنوان معلم و مزکی، رکن برتر تقابل است و در آن سوی تقابل انسان های نیازمند به تزکیه و تعلیم که در "ضلال مبین" بودند، مشاهده می شود.
این واقعیت را در خصوص خداوند، انسان و نظام هستی بر پایه ی تقابل های دوگانه در آیات زیر می بینیم: از جمله واقعیات این است که حقیقتی به نام خداوند متعال با همه صفاتش مطرح می شود: " أولم یر الذین کفروا أن السماوات والأرض کانتا رتقا ففتقناهما وجعلنا من الماء کل شیء حی أفلا یؤمنون" (انبیاء، ایه 30) (آیا کسانی که کفر ورزیدند، ندانستند که آسمان و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیزی زنده ای را از آب پدید آوردیم.