خلاصة:
آیندهنگری منطقهای، نوعی از آیندهنگری است که با تمرکز بر محدودة سرزمینی خاص، در یک قلمرو جغرافیایی زیرملی با هدف اتخاذ تصمیمهای معین برای تحقق آیندة مطلوب عملیاتی میشود. هدف مقالة حاضر بررسی سازمان فضایی نظام سکونتگاهی استان اصفهان و ترسیم الگوی مطلوب نظام شهری در افق چشمانداز 1420 است. این مقاله سعی دارد ضمن شناسایی عوامل اصلی موثر بر روند توسعه در مقیاس منطقهای، زمینة تهیة سناریوهای ممکن و محتمل در 25 سال آیندة استان اصفهان را فراهم کند. این تحقیق از نظر نوع ترکیبی از روشهای اسنادی و پیمایشی، و از نظر ماهیت تحلیلی و اکتشافی است که با بهکارگیری مدلهای کمی و کیفی انجام گرفته است. برای تجزیهوتحلیل دادهها روش تحلیل ساختاری و نرمافزار میکمک بهکار گرفته شد. نتایج نشان داد متغیرهای اصلی راهبردی توسعة استان اصفهان در افق 1420 شامل «شیوة مدیریت کلان کشور»، «شیوة مدیریت استان»، «منابع آب»، «همکاریهای بیننهادی»، «جمعیت و مهاجرت»، «تحقیق و توسعه»، «نقش فراملی استان»، «امنیت سرمایهگذاری»، «تولیدات صنعتی و معدنی»، «سطح فناوری اطلاعات»، «گردشگری»، و «تولید تکنولوژی» میباشند. همچنین، براساس یافتههای تحقیق، استان اصفهان از نظر توسعة آرایش نظامهای فضایی در 25 سال آینده با پنج سناریوی اصلی روبهرو خواهد شد: «سناریوی شعاعی»، «سناریوی جزایر منفصل»، «سناریوی خوشهای»، «سناریوی چندمرکزی»، و «سناریو شبکهای». بین سناریوهای طراحیشده، در سناریوی شبکهای میتوان شاهد انسجام فضایی- عملکردی در سطح منطقه و توسعة یکپارچه و متعادل فضایی بود.
Regional Foresight, which focuses on some of the specific land area in a given territory sub-national aims to achieve the desired future decisions, will be operational. This article examines the spatial organization of Settlement systems in Isfahan province And Presentation of the urban system in the horizon 1420. This paper tries to identify the key factors influencing the development process at the regional scale, producing both possible and probable scenarios to provide the in the next 25 years Isfahan province. This research is a combination of documentary and survey methods in terms of category and is based on new methods in the science of future studies, analytical and exploratory in terms of nature, which is conducted by a combination of qualitative and quantitative models. Structural analysis are used to analyze data by use of MICMAC software. The results indicate that the key and strategic variables of Isfahan province development in Horizon 1420 includes: the way of countrys macro management, the way of managing the province, water resources, inter-institutional cooperation, population,Research & Development, role of transnational Province, Investment security, Industrial Production and mineral, level of IT, Tourism,production technology.
Based on the findings, Isfahan province in terms of arrangement space systems will face in the next 25 years with five main scenario: Radial scenario, a scenario dismissed Islands, a cluster scenario, the scenario of multi-center, network scenario. Among the scenarios planned, the network scenario we can see the functional spatial integration in the region and the development integrated and balanced space.
ملخص الجهاز:
وضعيت محتمل هريک از متغيرهاي کليدي در ٢٥ سال آيندة استان متغير کليدي فرض ايده ال فرض بينابين فرض بدبينانه افزايش سهم تحقيق و توسعه از افزايش سهم تحقيق و توسعه از سهم تحقيق و توسعه از توليد تحقيق و توسعه توليد ناخالص داخلي به ميزان ٣ توليد ناخالص داخلي به ميزان ١/٥ ناخالص داخلي به ميزان ٠/٠٥ تا ١ درصد درصد درصد نقش فراملي مرکز خدماتي و توريستي عرضۀ خدمات برتر علمي-فني به ادامۀ وضع فعلي استان خاورميانه استان ها همجوار اتخاذ سياست هاي تشويقي امنيت تسهيل و برطرف کردن برخي حمايت نکردن از سرمايه گذاري سرمايه گذاري و تضمين هاي سرمايه گذاري محدوديت ها داخلي و خارجي کافي توليدات صنعتي و رشد بالاي ٢٠ درصد رشد بين ١٠ تا ٢٠ درصد رشد کمتر از ١٠ درصد معدني سطح فناوري انقلاب الکترونيکي و استقرار افزايش تدريجي زيرساخت هاي عدم توسعۀ فناوري اطلاعات اطلاعات دولت الکترونيکي فناوري اطلاعات صنعت گردشگري به عنوان توسعۀ زيرساخت ها و توسعۀ نقاط ناکارآمدي نظام گردشگري استان و گردشگري اقتصاد پايۀ استان جاذب گردشگر رکود توليد تکنولوژي قطب فناوري هاي برتر رشد تدريجي ولي مستمر ادامۀ وضع موجود ابعاد سناريوي هاي نظام سکونتگاهي استان اصفهان آينده نگري نظام شهري که ارتباط مستقيمي با الگوي استقرار سکونتگاه ها دارد، بر پايۀ ايجاد تعادل در توزيع جمعيت با توجه به توان محيطي نواحي مختلف در بارگذاري جمعيتـي، برخـورداري از مراکز زيست توسعه يافته ، ارتباط و پيوند مناسب نقاط شهري و روستايي، ارتباط مناسب بـين رتبـه و اندازة شهرها، پيوند مناسب بين سکونتگاه هاي شهري بـا بهـره منـدي از شـبکه هـاي ارتبـاطي و اطلاعاتي مجهز و توسعه يافته ، متناسب با مقياس و عملکـرد آن هـا و پيونـدهاي درونـي و بيرونـي استوار است .