خلاصة:
اندکی پس از ظهور اسلام در ایران ، افرادی از خاندان های دیرینه سال و دبیر پیشه ایرانی ، در پرتو آگاهی بر فنون اداری و تسلط بر دو زبان عربی و فارسی و نیز موقعیت مطلوب اقتصادی به مقامات عالیه درباری ودولتی تا حد مقام وزارت رسیده اند،خاندان دارستیان شیرازی یکی از همین دودمان های دیوان سالار است که سه تن از اعضای آن خاندان در سده های پنجم و ششم هجری به مناصب مهم دیوانی دست یافتند .ابوالفتح ابن دارست شیرازی به وزارت خلیفه عباسی القائم بامرلله رسید ،ابوطالب ابن دارست وزارت دو پادشاه سلجوقی و اتابکان سلغری را در کارنامه خود دارد و تاج الملک ابوالغنائم در دوران ملکشاه سلجوقی نامزد مقام وزارت گردید اما با مرگ ملکشاه و جنگ قدرت بین مدعیان سلطنت وی در مقام سابق خود باقی نماند و اندکی بعد کشته شد.
این مقاله در صدد است نخست با توصیفی مستند به شناختی جامع از این سه چهره دیوانسالار ایرانی برسد و با توجه به شرایط روزگار آنان رفتار سیاسی این شخصیت ها را مورد بررسی قرار دهد.
ملخص الجهاز:
"تاج الملک ابوالغنائم بن دارست شیرازی ( م ٤٨٦) یکی دیگر از افراد خاندان دارستیان شیراز ابوالغنائم جمال الدین تاج الملک مرزبان بن خسرو فیروز شیرازی است او « از وزیر زادگان شیراز بود »(عقیلی ، ٢١٦:١٣٦٤) و منشی کرمانی از خویشاوندی ابوالغنائم با ابوالفتح بن دارست شیرازی می گوید (منشی کرمانی ،٢٢:١٣٦٤) ابوالغنائم شیرازی در سال ٤٣٨ هـ در فارس متولد شد و در خانواده ای دیوان سالار و اهل قلم پرورش یافت و در زیر دست پدر با آداب دبیری آشنا شد،« پدر ابوالغنائم در خدمت ملوک این سرزمین سمت وزارت داشت » (اقبال آشتیانی ، ١٣٣٨: ٩٣) ابوالغنائم در زمان یکی از امرای نظامی دستگاه ملکشاه به نام عمادالدوله ساوتگین در فارس وارد خدمات دیوانی شد و این سرهنگ ترک نژاد که آثار نبوغ و کیاست را در تاج الملک دید او را به درگاه ملکشاه معرفی کرد.
خاندان دارستیان شیرازی نمونه ای از خاندان های دیوان سالار سده های پنجم و ششم هجری است که مقارن با قدرت یابی سلجوقیان به مقام وزارت و مناصب عالیه دیوانی نائل شدند ،در نظریات مورخان ابو طالب بن دارست متهم به محافظه کاری است و تاج الملک ابوالغنائم نیز به اتهام سهیم بودن در قتل خواجه نظام الملک مورد بی مهری مورخان قرار گرفته است اما با بررسی دقیق تر در زندگی این وزیران شیرازی در می یابیم که آنان بر آمده از شرایط روزگار خود بودند وتجربه تاریخی (قتل عمیدالملک کندری و خواجه نظام الملک طوسی ) نشان داده بود که سرنوشت محتوم وزرای سلجوقی بعد از عزل ، مصادره اموال ،شکنجه و قتل بود بنابر این نمی توان به رفتار محافظه کارانه وزیری مانند ابوطالب بن دارست خرده گرفت و او را بی تدبیر دانست حتی میتوان محافظه کاری او را از هوشمندی او دانست که می تواند خود را از عرصه پر تلاطم آن روزگار خارج کند ."