خلاصة:
عاشقانه ها بخشی جدایی ناپذیر از حماسه های ملّی ایران بشمار می روند. با توجّه به این که حماسه های پس از شاهنامه متاثّر از آن بوده اند، بسیاری از ویژگی های غنایی شاهنامه در آن ها یافت می شود. در این مقاله کوشش می شود با روی کرد نظریّه بینامتنینگری این ویژگی ها بررسی شود. بینامتنی ها به لفظی، موضوعی و محتوایی تقسیم می شود. این مقاله با روش توصیف و تحلیل محتوایی و کتاب خانه ای، حماسه ها را از منظر بینامتنی محتوایی بررسی می کند. نتایج این بررسی ها بیان کننده آن است که موضوعهایی همانند عاشقی از راه شنیدن، نقش میانجی ها در عشق، پیشگامی زنان در ابراز عشق، نقش موبدان و منجّمان و ... به صورت بینامتنی در اغلب عاشقانه ها بکار رفته است.
Romances are regarded as the integral part of Iranian national epics. Considering the fact that epics produced after Shahnameh were all influenced by it, many lyrical characteristics of Shahnameh are found in them. The attempt is made in this article to study these characteristics in the light of intertextuality approach. Intertextual relationships are divided into three categories in terms of diction, theme, and content. The epics were examined from the perspective of content intertextuality and the descriptive analytic library method was employed in this research. The results of the study indicate that subjects such as falling in love via hearing, the role of mediators in love, women as pioneers in declaring love, role of astronomers and priests or Mobadan, and etc are used intertextually in most romances.
ملخص الجهاز:
علـیاصـغر باباصفری و کـوروش منـوچهری (١٣٩٢: ٥١-٧٣) در مقالـۀ «تحلیـل موضـوعات غنـایی در منظومۀ حماسی بهمن نامه »، به بررسی کلی موضوع های غنـایی، اعـم از اعتـذار، تقاضـا و درخواست ، حسب حال ، شکواییه و داستان های عاشـقانۀ ایـن منظومـه پرداختـه انـد، امـا تاکنون از دیدگاه بینامتنینگری، این عاشقانه ها بررسی نشده است .
وی در درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی چنـین مـیگویـد: «در شـاهنامه چنـان کـه مـیدانـیم قسمت هایی دربارۀ عشق زناشویی وجود دارد که عده ای آن را به غلط قسمت هـای غنـایی نام کرده اند، حال آن که این نگارنده ، آن ها را ظاهرا غنایی میخواند تا فرق فـارق آن هـا بـا داستان های عاشقانۀ محض غنایی مثل ویس و رامین ، خسرو و شیرین ، لیلی و مجنـون ، هفـت پیکر، ورقه و گل شاه ، همای و همایون ، نـل و دمـن و...
کدام داستان عاشقانه را می یابید که مانند داستان هـای عشـقی شـاهنامه در آن هـا رقت احساسات و لطف بیـان و قـدرت وصـف باشـکوه و جـلال پهلوانـان و یـال و کوپـال رزم آوران و جمال و لطافت زنان و عفت و پاکدامنی جوان مردان هم راه باشد؟ داستان زال و رودابه ، منیژه و بیژن و سودابه و سیاوش بزرگ ترین داستان های عاشقانۀ شاهنامه اسـت و ما از عاشقانه های دیگر که در شاهنامه هست مانند عشق تهمینه به رسـتم ، سـهراب بـه گردآفرید، مالکه ، دختر طایر عرب ، به شاپور و خسرو به شیرین و گلنار به اردشـیر سـخن نمی گوییم که هر یک بتنهایی موضوع داستانی جدا و مستقل است » (صفا، ١٣٩٠: ٢٥١)، اما عشق در شاهنامه با عشق های منظومه های عاشقانه متفاوت است .