خلاصة:
هدف: هدف پژوهش تعیین برازش الگوهای مفهومی پژوهش در پیش بینی راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان بر اساس فرایندهای ارتباطی خانواده و ابعاد کمال گرایی بود.
روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم تهران به تعداد 1196812 نفر در سال ۱۳۹۴ بود. از میان آن ها به روش تصادفی خوشه ای از شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز، پنج دبیرستان با نام های فریده سلیمی، ندای حق، سمیه، وحدت اسلامی و علویان و از هر دبیرستان دو کلاس و درنهایت 500 نفر انتخاب شدند و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنسفکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، فرایندهای خانواده سامانی (1387)، و شناختارهای کمال گرایی چندبعدی کابوری و تاننو (2004) را تکمیل کردند. پس از حذف داده های پرت 3 آزمودنی، داده های 497 نفر با استفاده از روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها رابطه مثبت معیارهای فردی (0/418=β، 001/0=P) و رابطه منفی نگرانی بیش از حد (0/193-=β، 001/0=P) را بر راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و نیز رابطه مثبت نگرانی بیش از حد را بر راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان (0/567=β، 001/0=P) نشان داد. رابطه فرایندهای ارتباطی خانواده بر راهبردهای مثبت تنظیم هیجان (0/321=β، 001/0=P) مثبت و بر راهبردهای منفی تنظیم هیجان (0/200-=β، 001/0=P) منفی بود.
نتیجه گیری: از آن جا که افراد با معیارهای فردی بالا و دارای فرایندهای مطلوب ارتباطی خانواده، بیش تر از راهبردهای مثبت و افراد دارای نگرانی بیش از حد، بیش تر از راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند؛ بنابراین برای این که افراد به ویژه نوجوانان بتوانند راهبردهای مثبت تنظیم هیجانی را اتخاذ کنند؛ پیشنهاد می شود بالینگرها و مربیان بر آموزش کمال گرایی مثبت و فرایندهای ارتباطی خانواده تمرکز کنند.
ملخص الجهاز:
از ميان آن ها به روش تصادفي خوشه اي از شمال ، جنوب ، شرق ، غرب و مرکز، پنج دبيرستان با نام هاي فريده سليمي، نداي حق ، سميه ، وحدت اسلامي و علويان و از هر دبيرستان دو کلاس و درنهايت ٥٠٠ نفر انتخاب شدند و پرسشنامه تنظيم شناختي هيجان گارنسفکي، کرايج و اسپينهاون (٢٠٠١)، فرايندهاي خانواده ساماني (١٣٨٧)، و شناختارهاي کمال گرايي چندبعدي کابوري و تاننو (٢٠٠٤) را تکميل کردند.
نتيجه گيري : از آن جا که افراد با معيارهاي فردي بالا و داراي فرايندهاي مطلوب ارتباطي خانواده ، بيش تر از راهبردهاي مثبت و افراد داراي نگراني بيش از حد، بيش تر از راهبردهاي منفي تنظيم شناختي هيجان استفاده مي کنند؛ بنابراين براي اين که افراد به ويژه نوجوانان بتوانند راهبردهاي مثبت تنظيم هيجاني را اتخاذ کنند؛ پيشنهاد مي شود بالينگرها و مربيان بر آموزش کمال گرايي مثبت و فرايندهاي ارتباطي خانواده تمرکز کنند.
نتايج اين پژوهش مبني بر اين که ، افرادي که فرايندهاي ارتباطي خانواده آن ها در حد مطلوب قرار دارد از راهبردهاي مثبت تنظيم هيجان بيش تر استفاده ميکنند؛ هم راستا با نتايج ٣٠٢ فصلنامه روان شناسي کاربردي/ سال ١٠/ شماره ٣(٣٩)/ پاييز ١٣٩٥ پژوهش هاي زرگر، محمدي و بساکنژاد، (١٣٩١)؛ ساماني و حسيني (١٣٩١)؛ واحدي (١٣٩٠)؛ جلالي و رافعي (١٣٩٠)؛ ساماني، شگفتي و منصوري (١٣٩٠)؛ امين آبادي، دهقاني و خداپناهي (١٣٩٠) و ووانگ (٢٠٠٨) است .