خلاصة:
توافق هسته ای ایران و قدرت های بزرگ در تابستان 1394 که در ازای برداشته شدن تحریم های هسته ای، منجر به محدود شدن برنامه هسته ای ایران در میان مدت شد، سوال هایی مهم درباره جهت گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی به وجود آورده است. این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به این سوال است که آیا این توافق، ایران را به سمت سیاست خارجی مصالحه جویاه تر سوق داده است؟ بررسی رفتار و عملکرد سیاست خارجی ایران نشا ن می دهد که ایران بعد از توافق هسته ای در ازای چشم پوشی از برخی ابعاد کلیدی برنامه هسته ای، به سمت جبران این محدودیت ها در دو زمینه امنیتی و هویتی حرکت می کند. در زمینه هویتی، بعد از توافق هسته ای، موازی با تاکید بر مسایلی مانند «پیشرفت»، «خودباوری» و« استقلال علمی»، شاهد ادامه اصرار بر تحقیق و توسعه هسته ای هستیم. در حوزه امنیتی، از افزایش قابل توجه بودجه دفاعی گرفته تا گسترش دامنه ژئوپلیتیک اقدام های امنیتی و سرعت گرفتن برنامه موشکی و همچنین برخی رویکرد های امنیتی بی سابقه مانند اجازه استفاده از پایگاه نظامی هوایی نوژه به روسیه یا حضور نظامی چند جانبه در خارج از مرز ها، نشان دهنده جدی بودن حرکت ایران به سمت سیاست های جبرانی است.
ملخص الجهاز:
"( Terryn, 2015) به علاوه، مجققانی مانند کنت والتز این سناریو را هم محتمل میدانند که مدل برنامه هستهای ایران، اساسا شبیه به ژاپن است (Waltz, 2012: 1) برجام نه تنها با افزایش زمان گریز هستهای ایران در تئوری (Heinonen, 2015) این کارکردها را کاهش داد، بلکه دستکم بخش مهمی از دیوانسالاری امنیتی در ایران به این نگاه رسیدند که تهدیدها «پس از برجام و توافقات علیه ایران جدیتر شدهاست» (فارس، 22/2/ 1395) اگر این پیش فرض اولیه مقاله را بپذیریم که رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رهیافتها، خطوط اصلی و مولفههایی دارد که تغییر دولتها، در آنها تغییرات بنیادین به وجود نمیآورد، به این پیش بینی خواهیم رسید که برآیند تحولات در فضای پس از توافق هستهای، ایران را به شکل گریزناپذیری در مسیر جبران ابعاد امنیتی و هویتی فعالیتهای هستهای در فضاهای آلترناتیو حرکت داده است.
هر چند برای بیاثر کردن توان موشکی ایران، طی 15 سال توسعه سیستمهای ضد موشک مانند گنبد آهنین و آرو 1 و همچنین ترتیبات دفاع موشکی چندجانبه مانند تاد 2 در دستور کار امریکا و متحدین منطقهای قرار گرفته، ولی ایران استراتژی موشکی خود را بر اساس این پیش فرض ساماندهی کرده است که هیچ «سامانه دفاع موشکی وجودندارد که قادر به مهار شلیک انبوه موشکها باشد» (موسوی، زمستان50: 92) بر همین اساس، ایران از اوایل دهه اول هزار جدید میلادی به سمت ساخت نسل جدیدی از Arrow Terminal High Altitude Area Defense موشکهای با برد کوتاه و امکان استفاده وسیع در جنگهای منطقهای حرکت کرد."