خلاصة:
شناخت چیستی و هویت دین در دین پژوهی معاصر اهمیتی شگرف دارد زیرا بسیاری از
نزاعهای پژوهشگران این عرصه با نوع تعریف آنها از دین پیوندی وثیق دارد و بدون
ابهام زدایی از هویت دین ورود به بسیاری از چالشهای دین شناسی نزاعی بیحاصل و
عقیم است.این امر در جای جای عناوین دین پژوهی معاصر چون زبان دین، عقل و دین، کثرت
گرایی دینی، تجربه دینی، رابطه دین و آزادی، دین و هنر، دین و توسعه و سایر مباحث
چالش زای موجود...اثر گذار و تعیین کننده است.مقالهی حاضر کاوشی در شناخت هویت دین است.در این رابطه ابتدا از مباحثی چون هدف
از هویت شناسی دین، مشکلات پژوهش در این موضوع و معانی لغوی دین سخن به میان آمده
است.پس از طی گفتار مقدماتی، فصولی به دیدگاه متفکران غربی، سپس اندیشوران اسلامی و
سر انجام نظر بر گزیده اختصاص یافته است.دین پژوهان و متکلمان غربی تعاریف فراوانی
برای دین ارائه دادهاند که به رغم کثرت و تنوع، آنها را در سه دسته جای
دادهایم:تعاریفی با محوریت خدا، حقیقت یا ارزش غایی، تعاریف کار کردی، و تعاریف
شهود گرایانه، تعاریف متکلمان اسلامی را نیز به دو نوع عام و خاص تقسیم کرده و در
تعاریف عام، نظرات علامه طباطبایی و آیات جلیل القدر سبحانی، جوادی آملی و مصباح
بیان و ارزیابی شده است.سپس تعریف دین از منظر قرآن و روایات آمده است.در نهایت،
نتیجه گیری و بیان تعریفی
عام، شامل ادیان الهی و غیر الهی، و سپس خاص ادیان الهی عرضه شده است.
ملخص الجهاز:
"برخی نیز دین را به گونهای تعریف میکنند که میتواند محور آن ارزشهای مادی نیز باشد چنان چه جان هاسپرز از فیلسوفان معاصر دین،به هر دو دسته تعاریف اشاره دارد چه آنها که موجودی متعالی و غیر مادی را محور قرار میدهند و چه آنها که بر نوعی ارزش مادی غایی تأکید دارند: واژهی دین در واقع آن چنان گسترش پیدا کرده که غیر قابل شناخت شده است.
معاصرین مانند علامه طباطبایی،آیت الله جوادی آملی،آیت الله مصباح،و آیت الله سبحانی هر یک تعاریف متعددی ارایه دادهاند که بسیار به هم نزدیک و مشابه است: علامه طباطبایی در تعریف دین چنین میگوید: مجموع این اعتقاد(به حقیقت انسان و جهان)و مقررات متناسب با آن که در مسیر زندگی مورد عمل قرار گیرد دین نامیده میشود.
(مصباح، 1380،ج 1،ص 38) ظاهرا مراد وی از شیوه نیز مجموعه قوانینی است که نشان دهنده نحوه و روش زندگی است، چنان چه در جای دیگری با اشاره به تعریف دین میگوید: آیینی که دارای عقاید درست و مطابق با واقع بوده،رفتارهایی را مورد توصیه و تأکید قرار میدهد که از ضمانت کافی برای صحت و اعتبار بر خوردار باشد.
چنین تعریفی گر چه در جای خود لازم است اما در بحث هویت شناسی دین ارایهی تعریف خاص چندان راهگشا نیست زیرا ما در این مقام به مفهومی مشترک نیاز داریم که برای مسلمان و غیر آن قابل فهم باشد و بتواند محور بحث و رد و قبول قرار گیرد."