خلاصة:
رواﯾﺖ «لو علم ابوذر ما فی قلب سلمان لقتله»از رواﯾﺎت ﻣﺸﮑﻞ اﺳﺖ و دو روﯾﮑﺮد ﻣﺘﻔﺎوت درﺑﺎره ﻣﺪﻟﻮل و ﻣﻌﻨﺎی آن وﺟﻮد دارد: روﯾﮑﺮد ﺳﻠﺒﯽ ـ ﺗﺄوﯾﻠﯽ و روﯾﮑﺮد اﯾﺠﺎﺑﯽ. اﻟﺒﺘﻪ ﻓﻬﻢاﯾﻦ روﯾﮑﺮد، ﻣﺼﻮن از ﺳﻮءاﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎﻧﺪه اﺳﺖ، ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺻﻮﻓﯿﻪ آن را ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی درﺳﺘﯽ ﻫﺎی ﻇﺎﻫﺮی و ﺷﺨﺼﯽ ﺷﺎن از ﺷﺮﯾﻌﺖ ﻗﺮار داده اﻧﺪ و ﺗﮑﺜﺮﮔﺮاﯾﺎن دﯾﻨﯽ آن را دﻟﯿﻠﯽ ﺑﺮ ﺣﻘﺎﻧﯿﺖ داﺷﺘﻦ ﻫﻤﮥ اﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎ و ﻟﺰوم ﺗﺴﺎﻣﺢ ﺑﺮای ﻫﺮ ﺑﺮداﺷﺘﯽ از دﯾﻦ داﻧﺴﺘﻪ اﻧﺪ. در اﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﺎر ﺑﺮ آﻧﯿﻢ ﺗﺎ ﺿﻤﻦ ﺑﺮرﺳﯽ اﯾﻦ رواﯾﺖ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﺳﻨﺪی و ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ، دﻻﯾﻞ ﻫﺮ ﯾﮏ از روﯾﮑﺮدﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد در ﺗﻔﺴﯿﺮ آن را ﺗﻮﺿﯿﺢ دﻫﯿﻢ ﺗﺎ ﻧﺸﺎن دﻫﯿﻢ ﮐﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﻫﺎی ﺻﻮﻓﯿﻪ و ﺗﮑﺜﺮﮔﺮاﯾﺎن ﻣﺪرن دﯾﻨﯽ، روش ﻣﻨﺪ ﻧﺒﻮده و ﺑﺎ اﺻﻮل ﻓﻬﻢ ﺣﺪﯾﺚ ﺳﺎزﮔﺎر ﻧﯿﺴﺖ.
ملخص الجهاز:
بررسی سندی</H1> بررسی مصادر اولیۀ روایت، نشان از وجود تفاوتهایی در سندهای یادشده برای این روایت دارند و با آنکه هر سه طریق در نقل از «مسعدة بن صدقة» مشترکند، اما در طریق خود به او، اختلافاتی دارند؛ چنانچه شیخ کلینی به خلاف سند ذکرشده در بصائر الدرجات (صفار، 1404ق، 1: 25)، وساطت «محمد بن علی و غیره» را در طریق «عمران بن موسی» به «هارون بن مسلم» ذکر نمیکند (کلینی، 1407ق، 1: 401)؛ لذا سند کتاب الکافی دچار ارسال است.
این در حالی است که گروهی معتقدند، این روایت نه به لحاظ سندی و نه به خاطر عبارت «لقتله»، قابل طرد و تأویل نیست، چراکه با بررسی سندی روایت مشخص میشود که سند این روایت، با توجه به طریق کتابهای الکافی و بصائر الدرجات که همۀ راویان آن از ثقات هستند، مشکلی ندارد و نیز عبارت «لقتله» هم با بررسی محتوای علم سلمان قابل توجیه است، چراکه به تصریح روایت مذکور و سایر روایتهای همخانواده، سلمان، حامل علمی خاص است که فهم آن فراتر از توان دیگران است، به طوری که اگر سلمان ابراز و اظهارش کند، ابوذر که برادر دینی اوست، قدرت فهم آن را نخواهد داشت؛ لذا با سوءبرداشت، ممکن است آسیب جانی به سلمان برساند؛ خصوصا اینکه در هر سه نقل روایت، شأن صدور این حدیث از معصوم دربارۀ «تقیه» است.