خلاصة:
این مقاله با بهرهگیری از فرضیه پورتر و پارادایم ساختار ـ رفتار ـ عملکرد، با درنظر گرفتن سیستم معادلات همزمان و لحاظ ارتباطات متقابل میان عناصر بازاری، تأثیر مقررات زیستمحیطی را بر رقابتپذیری صنایع کارخانهای کشورهای منتخب OECD (امریکا، کانادا و انگلستان) در فاصله زمانی 2013-1970 بررسی میکند. مخارج صرف شده صنایع برای کاهش آلودگی و ابداعات زیستمحیطی به ترتیب، متغیرهای جانشین برای مقررات زیستمحیطی و رقابتپذیری هستند. نتایج نشان داد افزایش مخارج صرف شده صنایع برای کاهش آلایندهها به طور معناداری میزان ابداعات و به تبع آن رقابتپذیری صنایع را افزایش میدهد که این نتیجه فرضیه ضعیف بودن پورتر مبنی بر تأثیر مثبت مقررات زیستمحیطی بر رقابتپذیری صنایع را تایید میکند.
This study investigates the effects of environmental regulations on manufacturing industries of the selected OECD countries (USA، U.K & Canada) using Porter Hypothesis (PH) and structure- conduct- performance- Paradigm (SCPP) during 1970-2013، by regarding to simultaneous equations، and considering interoperability among market elements.Pollution Abatement Capital Expenditures (PACE) and environmental innovations are substitute variables for environmental regulations and competitiveness subsequently. The results show that increased industries expenditure to reduce emissions significantly increases their innovations and this proves Weak Porter Hypothesis (WPH) indicating positive impact of environmental regulation on competitiveness of the industries. Therefore، environmental regulations promote not only environmental quality، but also improve the industries competitiveness. The results، also، confirm the view that environmental policies are a win-win strategy.
ملخص الجهاز:
نتایج نشان داد افزایش مخارج صرف شده صنایع برای کاهش آلایندهها به طور معناداری میزان ابداعات و به تبع آن رقابتپذیری صنایع را افزایش میدهد که این نتیجه فرضیه ضعیف بودن پورتر مبنی بر تأثیر مثبت مقررات زیستمحیطی بر رقابتپذیری صنایع را تایید میکند.
نسخه محدود فرضیه پورتر(NPH) 9 فرض میکند که تنها انواع ویژهای از مقررات زیستمحیطی مانند Standard View Strict Environmental Regulation Competitiveness Porter Porter and Van Der Linde Innovations Porter Hypothesis Jaffe and Palmer Narrow Porter Hypothesis مقررات زیستمحیطی انعطافپذیر (ابزارهای بازارمحور) میتواند فعالیتهای ابداعات و عملکرد کلی اقتصاد را تحریک کند FootNote No="259" Text="گفتنی است که دو نوع سیاست کنترل آلودگی وجود دارد؛ سیاست بازار و سیاست کنترل و دستور(CAC).
سهم این پژوهش در ادبیات اقتصاد محیطزیست آن است که با استفاده از پارادایم ساختار ـ رفتار ـ عملکرد FootNote No="263" Text="Structure-Conduct-Performance Paradigm adigm"/> به بررسی تأثیر مقررات زیستمحیطی بر رقابتپذیری صنایع میپردازد.
برای مشخص شدن سهم این پژوهش در بررسی تأثیر مقررات زیستمحیطی بر رقابتپذیری صنایع از شکل (1) (نیوبرگر 4 ، 1997؛ والدمن و ینسن 5 ، 2013) استفاده می New Empirical Industrial Organization (NEIO) Reaction Function Approach Kambhampati Neuberger Waldman & Jenson (به تصویر صفحه رجوع شود) تصویر 1: رویکرد ساختار ـ رفتار ـ عملکرد مطابق شکل (1) که بر اساس پارادایم ساختار ـ رفتار ـ عملکرد طراحی شده است، شرایط اساسی بازار بر ساختار بازار، ساختار بر رفتار و رفتار بر عملکرد تأثیر میگذارد.