خلاصة:
امامت، موهبتی است که براساس آیات قرآن، خداوند متعال آن را در اختیار افراد خاصی قرار داده است. در بیان چیستی این منصب، هرچند مفسران فریقین دیدگاه¬های متفاوتی ارائه داده¬اند، اما تبیین و بررسی جامعی از آرای مفسران شیعه صورت نگرفته است و به همین سبب، این نوشتار درصدد بیان این مساله با روش توصیفی- تحلیلی برآمده است. در این میان دیدگاه علامه طباطبایی به علت نوآوری و متمرکز شدن قرآنپژوهان بعدی بر این نظریه، مناسب پژوهشی مستقل دانسته شده است. این مقاله با بررسی آرای سایر مفسران شیعه و قرآن پژوهان معاصر، دیدگاه آنها را درباره حقیقت امامت در ذیل آیة 124بقره، براساس سیر تاریخی به ترتیب زمامداری جامعه، اسوه بودن، پیشوایی بر انبیا و اوصیا، ترادف امامت با نبوت و رسالت، وصایت و ولایت خاصه دانسته است.
According to the Quranic verses, Imamate is a blessing which God has given
to parcular people. In explaining this posion, Sunni and Shia commentators
have presented different views. Since there is not a comprehensive explanaon
and review of the Shiite commentators’ viewpoints, this paper aempts to
clarify this issue by using a descripve-analycal method. In the meanme,
the viewpoint of Allamah Tabatabai is considered to deserve an independent
and separate research due to its innovaon and the focus of later Qur’an
experts on this theory. By examining the ideas of other Shiite commentators
and contemporary Qur’anic scholars, based on the verse 124 of chapter
Baghara and the historical trend, one can consider their point of view about
the truth of the Imamate as governing the society, being a model example,
leading the Prophets and guardians, the synonymy of Imamate, prophecy and
messengership, and the special authority and guardianship.
ملخص الجهاز:
"بنابراین از این آیه میتوان استفاده کرد که امامت در آیه، به معنای پیشوایی بر همه انبیا و اوصیا حتی پیامبران اولوالعزم است؛ زیرا از اینکه آن حضرت(ص) به چنین تبعیتی مأمور بوده، بهخوبی برمیآید که به طریق اولی همه پیامبرانی که پس از حضرت ابراهیم آمدهاند، باید از آن حضرت پیروی کنند.
ب) مخالفت با ظاهر آیه و سیاق: بنابر مفاد همین آیه، حضرت ابراهیم(ع) امامت را برای ذریه خود طلب کرد و خداوند هم به این خواسته او دربارة ذریه معصوم آن حضرت پاسخ مثبت داد، درحالیکه امامت بر همه پیامبران، برای ذریه آن حضرت، صحیح نیست؛ زیرا از بهترین فرزندان او حضرت محمد(ص) است و آن حضرت، امام انبیاء نبود.
بعضی هم رفعت امامت را چنین معنا میکنند که این مقام، بعد از ولایت و رسالت کلی حاصل میشود و به معنای تفویض کلی است (گنابادی، 1408ق، ج1، ص143)؛ زیرا امام صادق(ع) میفرماید: «إن الله اتخذ إبراهیم عبدا قبل أن یتخذه نبیا و اتخذه نبیا قبل أن یتخذه رسولا و اتخذه رسولا قبل أن یتخذه خلیلا و اتخذه خلیلا قبل أن یتخذه إماما فلما جمع له هذه الأشیاء و قبض یده قال له: یا إبراهیم إنی جاعلک للناس إماما؛ (کلینی، 1407ق، ج1، ح4، ص175) همانا خداوند متعال، ابراهیم را به بندگی گرفت، پیش از اینکه به نبوت بگیرد و به او مقام نبوت داد، قبل از اینکه رسالت بدهد."