خلاصة:
تاریخنگاریِ هنری ایران را میتوان از جمله حوزههای تاریخنگاری دانست که تا کنون مورد مداقه جدی قرار نگرفتهاست. یکی از موضوعاتی که در دورۀ تیموریان مورد توجه حکمرانان قرار گرفت، توجه به طبقه هنرمندان بود، چنانکه این جریان در عصر سلطانحسین بایقرا (911-875ق) و سایر درباریان بهدلیل طبع هنری و علاقه به اهل هنر و بهویژه موسیقیدانان با سیاستهای حمایتی تعقیب و تا حد زیادی در تواریخ این دوره انعکاس یافت. هدف از این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و نگرشی تاریخی-هنری پرسش به این پاسخ میباشد که بدایعالوقایع اثر زینالدین واصفى (961-890ق) در تاریخنگاریِ هنری ایران و منحصرا در روند بررسی موسیقیدانان عصر بایقرا در خراسانبزرگ، از چه جایگاهی برخوردار و بیانگر چه اطلاعاتی است؟ یافتهها حاکی از آن است که این اثر تا حد زیادی فارغ از دیدگاههای سیاسی-درباریِ سایر تواریخ این دوره، بازتابی از زندگانی طبقات مختلف جامعه و قشر موسیقیدانان میباشد، چنانکه واصفی به ذکر نکاتی انحصاری از موسیقیدانان این دوره پرداخته که تا حد بسیار زیادی در سایر تواریخ ذکر نگردیده است. از این منظر بررسی تحلیلیِ گزارشهای بدایعالوقایع و نیز تطبیق با سایر تواریخ این دوره از سویی اطلاعاتِ نوینی از حیات موسیقی دوره سلطان حسین ارائه داده و از سویی پژوهشهای پیشین در حوزه موسیقیِ عصر بایقرا مبتنی بر متون تاریخی را نیازمند بازبینی قرار میدهد.
ملخص الجهاز:
هدف از این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و نگرشی تاریخی – هنری پاسخ به این پرسش می باشد که بدایع الوقایع اثر زین الدین واصفی (961 – 190 ق) در تاریخ نگاری هنری ایران و منحصرا ِدر روند بررسـی موسـیقیدانـان عصـر بـایقرا در خراسـان بـزرگ ، از چـه جایگاهی برخوردار و بیانگر چه اطلاعـاتی اسـت ؟ یافتـه هـا حـاکی از آن است که این اثر تا حد زیادی فارغ از دیدگاه های سیاسـیـ دربـاری سـایر تـواریخ ایــن دوره ، بازتـابی از زنــدگانی طبقــات مختلــف جامعــه و قشــر موسیقیدانان مـیباشـد، چنـان کـه واصـفی بـه ذکـر نکـاتی انحصـاری از موسیقیدانان این دوره پرداخته که تا حد بسـیار زیـادی در سـایر تـواریخ ذکر نگردیده است .
حضور داشته اند از جمله میر ابراهیم قانونی در ساز قانون و امیر شریفی در علـم ادوار و موسـیقی (نـوایی ، ١٣٢٣: ١٣٩)، ِ وجود اشاره بـه گسـترش حـوزة فعّالّیـت موسـیقی دانـان در ایـن دوره و نیـز برخـورداری از امتیازاتِ مادی ، بیش از سایر هنرمندان درباری (سمایی دسـتجردی ، ١٣٩٥الـف : ٩٥) در پـی ضعف سیاسی دربار بـایقرا، توجـه بـه اهـل هنـر تـداوم نیافـت و متعاقبـاً هنرمنـدان برجسـتۀ خراسانی حاضر در هرات ، به مناطق دیگری همچـون دربـار عثمانیـان ، ازبکـان و نیـز دربـار مغولان هند (گورکانیان ) مهاجرت کردند و در اندک زمانی تأثیرات موسیقی تیموریـان بـر این نواحی آشکار شد که این نکته را می توان علاوه بر گزارش های مورخان ، دلیل دیگـری بر رونق موسیقی در این عصر دانست ؛ به گونه ای که موسیقی دربار هرات ، به عنـوان نمونـه و الگویی برای فرهنگ ها و ممالک هم جوار محسوب می شده اسـت ( ١٣٢ :١٩٩٧ ,Haneda؛ اسعدی ، ١٣٨٠: ٤٥).