خلاصة:
رهیافت های تاریخی ـ هرمنوتیکی بر رهیافت هایی از مطالعات قرآنی معاصر اطلاق می شود که پیروان آن معتقدند معنای هر آیه قرآنی یا حدیث، تا حد بالایی سیال است و با سیاق تاریخی ـ اجتماعی زمان نزول آیات قرآن ارتباط دارد، برخلاف نص گراها که معنای قرآن را در گذر زمان ایستا و ثابت می دانند. در رهیافت های مذکور فقط به تحلیل زبانی نمی پردازند، بلکه از قلمروهای دیگر مانند هرمنوتیک، تاریخ گرایی و نظریه ادبی نیز یاری می طلبند. محققانی که به رهیافت های تاریخی ـ هرمنوتیکی در قرآن پژوهی شهرت دارند، طیفی از محققان با پیشینه های گوناگون را در بر می گیرند، از جمله فضل الرحمن، محمد ارکون، محمد شحرور و محققان مسلمان دیگری همچون آمنه ودود، اسماء بارلاس و خالد ابوالفضل. با این حال، گرچه همه این محققان را می توان در یک طیف قرار داد، اما نظرات و فهم آنها از قرآن به طور معتنابهی با یکدیگر متفاوت است. این مقاله با رویکردی تحلیلی ـ توصیفی در جستجوی تفاوت های این رهیافت ها با رهیافت های نص گرا و تحلیلی اجمالی از دیدگاه های دسته نخست است.
ملخص الجهاز:
"» (Saeed, 2008: 222-223) فضل الرحمن معتقد بود که باید بازخوانی جامعی در مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی، فکری، اخلاقی و معنوی معاصر از جمله جایگاه زنان، تعلیم و تربیت مدرن، حق هر مسلمانی برای تفکر دربارۀ خود، خدا و سرشت جهان و انسان و آزادی انسان صورت پذیرد (Fazlur Rahman, 1970: 317) فضل الرحمن قاطعانه اعتقاد داشت که یکی از اهداف اصلی قرآن، پدید آوردن جامعهای مبتنی بر عدالت است.
در توضیح موقعیت خواننده در فهم قرآن، ابوالفضل سؤالاتی از این قبیل مطرح میکند: احساسات و محدودیتهای ذهنی من تا چه اندازه در ساخت معنای متن دخالت دارند؟ آیا من برای بهره بردن از متن میتوانم یا باید تسلیم آن شوم و به نیازهای خودم اجازه دهم تا در ساختن معنای متن تعیینکننده باشند؟ اگر خصوصیات خواننده تعیینکننده است، پس نیت مؤلف چه میشود؟ آیا خواننده باید بر نیت مؤلف متمرکز شود و آن را معنای متن تلقی کند؟ آیا این نسبت به مؤلف مؤدبانهتر نیست، خصوصا وقتی که مؤلف الهی است؟ اما چگونه میتوان به نیت مؤلف پی برد اگر اغراض او دستیافتنی نباشند؟ (Saeed, 2008: 229) طرح بحث به این شیوه ـ که در آن ذهنی بودن دیدگاه خواننده پررنگ میشود ـ آشکارا حمله بر کسانی است که «به نام خدا سخن میگویند»، و مدعی صحت و خطاناپذیری رهیافتهای «تحتاللفظی» یا «نصگرا» هستند.
(Saeed, 2008: 230) بنابراین، ابوالفضل نیز همچون محققانی از جمله ارکون، ودود و شحرور، این ایده را تقویت میکند که از قرآن میتوان تفاسیر بسیاری به دست داد و با نظرات علمای سنتگرا که مدعی حق انحصاری برای تفسیر قرآناند، به مخالفت بر میخیزد."