خلاصة:
هدف از پژوهش حاضر مقایسة ناگویی خلقی و خود انسجامی در بین
دانشآموزان پسر دبیرستانی خانوادههای طلاق و عادی مشگین شهر بود.
روش مطالعه در این تحقیق از نوع علی مقایسهای وجامعة آماری شامل تمام
دانش آموزان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۵ بودند که از
بین آنها نمونهای به تعداد ۸۰ نفر دانشآموز (۴۰ نفر طلاق و ۴۰ نفر عادی)
از خانواده طلاقی و عادی با روش نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای انتخاب
شدند. ابزار سنجش این پژوهش, مقیاس ناگویی خلقی تورنتو و خودشناسی
انسجامی بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چندمتغیری
استفاده شد. نتایج نشان داد که ناگویی خلقی دانشآموزان طااق بهطور
معناداری بیشتر از دانشآموزان عادی و خود انسجامی آنها کمتر از
دانش آموزان عادی بود. نمرات دانش آموزان طلاق و عادی در هر سه زیر
مقیاس ناگویی خلقی, دشواری در تشخیص احساسات. دشواری در توصیف
احساسات و جهتگیری فکری بیرونی از هم تفاوت نشان دادند. نتیجه
گرفته میشود که ناگویی خحلقی و خودانسجامی احتمال دارد تحت تااثیر
طلاق قرار داشته و بهتر است از طریق کنترل طلاق برای این ویژگیهای
روانی چارهجویی شود.
The aim of present study was to investigating the comparison of coherence self-knowledge and alexithymia in normal and divorce male students at Meshginshahr city in the2015-2016 academic year. The method of this study is causal-comparative. The population of this study included all divorced and normal male students students that from this population 120 students were selected as sample by using random cluster sampling method. Data was collected by using of Self-knowledge Coherence and alexithymia Scales. Data analyzed using multivariate analysis of variance.
Results showed that there are a differences significant between the two groups in coherence self-knowledge and alexithymia (p<0/01). Also، results showed that there are a differences significant between all students in coherence self-knowledge and alexithymia. So، It can be used to help divorce students provide support programs for coherence self-knowledge and expression.
ملخص الجهاز:
مقایسۀ خودشناسی انسجامی و ناگویی خلقی در بین دانش آموزان عادی و طلاق ** * ١* اسماعیل صدری دمیرچی ، بهمن منصوری ٢*و سیامک خدائی خیاوی *** ***3 چکیده هدف از پژوهش حاضـر مقایسـۀ نـاگویی خلقـی و خـود انسـجامی در بـین دانش آموزان پسر دبیرستانی خانواده های طلاق و عـادی مشـگین شـهر بـود.
دربارة ارتباط طلاق با ناگویی خلقی ، (عقیقی ، نریمـانی ، عباسـی و رضـایی فـر، ١٣٩٤) و پذیرش (١٣٩٣) گزارش کرده اند که ناگویی خلقی در زنان در معرض طلاق بیشتر از زنان عادی است ؛ در این راستا توربرگ ، یانگ ، سالیوان و لایورز٦ (٢٠١١) مستند کرده انـد کـه جدائی والدین باعث بروز و ایجاد الکسی تیمیا می شود.
تحلیل زیر مقیاس های سه گانۀ آزمون ناگویی خلقـی نشان داد که بین دوگروه از دانش آموزان عادی و طـلاق در هـر سـه خـرده مقیـاس شناسـایی احساسات ، ناتوانی در توصیف احساسات ، جهت گیری فکری بیرونی ، تفاوت معناداری وجـود دارد.
هـم چنـین نتـایج تحلیل نشان داد که بین دانش آموزان عادی و طلاق ، از لحاظ دشواری در شناسایی احساسات ، دشواری در توصیف احساسات ، جهت گیری فکری بیرونی تفاوت معناداری وجود دارد؛ نتـایج این قسمت از پژوهش با نتایج پژوهش بوکر (٢٠٠٦) و مفرد نژاد (١٣٩٣)، عقیقی و همکـاران (١٣٩٤)، پذیرش (١٣٩٣) همسو است .
Evaluation of the mediating and moderating effect of self-knowledge processes on the relationship of transliminality with narcissism, psychopathy and mental health, Master's thesis clinical psychology, unpublished, faculty of psychology and educational sciences, Tehran University (Text in persian).