خلاصة:
هرچند بنابر نظر مشهور فقها مصداق تعزیر منحصر در شلاق نیست، حبس در اندیشه دینی عموما یک مجازات اصلی محسوب نمیشود؛ بلکه بهعنوان یکی از مصادیق تعزیر، اقدامی تامینی و تربیتی است و بیشتر جنبه اصلاح، بازدارندگی و پیشگیری از وقوع مجدد جرم را دارد. در مواردی نیز که حبس بهعنوان مجازات بهکار رفته است بهعنوان یک ضرورت مطرح بوده و اساسا با منطق اسلام که سعی در پرورش روحی و روانی افراد جامعه دارد، همخوانی ندارد. کاکردگرایی حبس بهعنوان وسیلهای برای دور نگهداشتن خطر برخی افراد از جامعه در نظام فقهی اسلام بهخوبی مشاهده میشود. بهکارگیری زندان در سطح وسیع کپیبرداری از سیستم اعمال مجازات غربی و بهکاربردن و دادن حکم زندان در بسیاری از موارد که امکان جایگزین مناسب برای آن وجود دارد، با فلسفه مجازاتها و کیفرها در اسلام ناسازگار است. مبنای استفاده از کیفر سالب آزادی، ضرورت حفاظت از جامعه در برابر مجرمان خطرناک در هنگام وقوع جرم شدید؛ و به تعبیری دیگر، مصلحت جامعه است که این مصلحت فلسفه و مبنای مجازات در اسلام است. استفاده از زندان بهعنوان «آخرین حربه» و توسل به مجازاتهای اجتماعی جایگزین در سطح گسترده نه فقط امنیت جامعه را تضمین میکند، بلکه ضمن رعایت الزامات ناظر به حقوق بشر و کرامت انسانی، هزینه عدالت کیفری را بهنحو چشمگیری کاهش میدهد. در این نوشتار ابتدا به تعریف کیفر سالب آزادی و زندان پرداختهایم؛ سپس، پیشینه استفاده از کیفر سالب آزادی در فقه اسلامی را مرور کردهایم و پس از آن با بررسی فلسفه اسلامی مجازات بهطور کلی و مجازات حبس بهطور خاص، به ضرورت فقهی استفاده محدود از کیفر سالب آزادی اشاره کردهایم. درنهایت نیز پس از بررسی ضرورت اجتماعی و تاریخی استفاده محدود از کیفر سالب آزادی و منطبقبودن حبسزدایی با فقه اسلامی به نتیجهگیری کلی از مطالب بیانشده پرداختهایم.
ملخص الجهاز:
بررسی فقهی مجازات حبس به مثابه «آخرین حربه» دکتر عبدالعلی توجهی حسام ابراهیموند چکیده هرچند بنابر نظر مشهور فقها مصداق تعزیر منحصر در شلاق نیست، حبس در اندیشة دینی عموماً یک مجازات اصلی محسوب نمیشود؛ بلکه بهعنوان یکی از مصادیق تعزیر، اقدامی تأمینی و تربیتی است و بیشتر جنبة اصلاح، بازدارندگی و پیشگیری از وقوع مجدد جرم را دارد.
با نگاهی به فقه اسلامی و منابع معتبر آن میتوان دریافت که ضوابط مشخصی برای کیفر سالب آزادی وجود دارد که نتیجة آن استفاده در موارد محدود و با ملاکهایی مشخص است.
ازسویی دیگر، فلسفة مجازات در اسلام نیز منطبق با دیدگاهی است که برای تعیین کیفر سالب آزادی بهعنوان مجازات، موارد محدود و ضوابط مشخصی را در نظر دارد.
نفع دولتها، ازجمله حتی حکومتهای اسلامی در استفاده از حبس به صورتهای گوناگون، کیفر سالب آزادی را تنها بهعنوان یک ابزار کنترل متعرضان به جامعه و دولت و نیز وسیلة اقناع وجدان عمومی جامعه، که از وقوع جرم مخدوش شده، تبدیل کرده است.
بر اساس کارکرد متصور برای کیفر سالب آزادی در اسلام که دور نگهداشتن مجرم خطرناک از جامعه است، لازم است یک ضابطة مکمل در کنار شدت جرم مورد استفاده قرار دهیم و این ضابطه «حمایت از عموم» است.
بهاینترتیب، بر اساس فلسفة متصور و موجه برای کیفر سالب آزادی، لزوم استفادة محدود از کیفر سالب آزادی و نیز توجه به کارکرد و آثار مجازات حبس، و درنظرگرفتن اصل تناسب بین جرم و مجازات، تعیین کیفر سالب آزادی بهعنوان مجازات جرائم تنها درصورتی موجه خواهد بود که در قبال جرائم شدید ارتکابیافته ازسوی مجرمان خطرناک و با احراز لزوم حمایت]حفاظت[ از عموم مورد حکم قرار گیرد.