خلاصة:
آیا سعدی در بیان مواعظ خود به نهج¬البلاغه توجّه داشته است؟ برابر معنایی تناصهای سعدی از نهج¬البلاغه بینامتنیّت نام دارد یا هم¬متنی؟ ضرورت توجّه بمعنای درست اصطلاح تناص در نقد ادب عربی که امروزه بسیاری از محقّقان و پژوهندگان ادبی آنرا بینامتنیّت نامیده-اند، نگارندگان را بر آن داشت تا نخست، با تعریف دو اصطلاح تناص و بینامتنیّت و روشن ساختن حدّ و مرز آنها، نشان دهند که برابر معنایی تناص، هم¬متنی است نه بینامتنیّت، حال آنکه، تاکنون پژوهشی پیرامون روشن ساختن این نکته صورت نگرفته است. تناصها و وامگیریهای بسیار سعدی از نهج¬البلاغه تا¬کنون بعنوان موضوع تحقیقی جداگانه¬ای در نظر گرفته نشده و نگارندگان با شناخت فقر پژوهشی موجود در این زمینه، بشناخت نمونه¬های هم-متنی و تناص موجود در بوستان و گلستان سعدی روی¬ آورده¬اند و سپس گونه¬های تناص و شیوه¬های اثر¬پذیری از نهج¬البلاغه را، بر پایه شش گونه واژگانی، گزارشی، الهامی-بنیادی، تلمیحی، تاویلی و تصویری نمایانده¬اند.
ملخص الجهاز:
گونه های «تناص / هم متنی » در بوستان و گلستان سعدی (با تکیه بر شیوه های اثرپذیری از نهج البلاغه ) (ص ١٦٠ – ١٤٧ ) حجت الله فسنقری (نویسنده مسئول )١ ، میلاد جعفرپور٢ ، محمد جهان بین ٣ تاریخ دریافت مقاله : ٩٠/٧/١٩ تاریخ پذیرش قطعی : ٩٠/١٠/١٩ چکیده : آیا سعدی در بیان مواعظ خود به نهج البلاغه توجه داشته است ؟ برابر معنایی تناصهای سعدی از نهج البلاغه بینامتنیت نام دارد یا هم متنی ؟ ضرورت توجه بمعنای درست اصطلاح تناص در نقد ادب عربی که امروزه بسیاری از محققان و پژوهندگان ادبی آنرا بینامتنیت نامیده اند، نگارنـدگان را بر آن داشت تا نخست ، با تعریف دو اصطلاح تناص و بینامتنیت و روشن ساختن حد و مرز آنها، نشان دهند که برابر معنایی تناص ، هم متنی است نه بینامتنیت ، حـال آنکـه ، تـاکنون پژوهشـی پیرامون روشن ساختن این نکته صورت نگرفته است .
یکی از شاعرانی که بیش از پیش در احکام سخن خویش از یکسو و برای اقناع مخاطـب خود از سوی دیگر بدون هیچ تردیدی از متون دینی اسـتفاده کـرده ، مصـلح الـدین سـعدی شیرازی است ، در میان این متون ، اقتباس و تضمین گزاره های نهـج البلاغـه صـورتی بکـر و بدیع پیدا کرده است ، زیرا با وجود آنکه سعدی در عصر تعصبات دینـی و فقهـی میزیسـته ، بدور از این قیل و قال ، از اخوالقرآن (نهج البلاغه ) فراوان بهره برده اسـت و بـه ایـن موضـوع تلویحا اشاره ای داشته است : «خلاف راه صواب است و نقض رای اولوالالباب : ذوالفقار علی در نیام و زبـان سـعدی در کام » (گلستان : ص٥٣).