خلاصة:
آموزش و پرورش نوین ایران همواره پیوند ناچیزی با اجتماع محلی داشته است و بخشی از ناکامیابی این نظام آموزشی تمرکزگرا را باید پیامد همین ویژگی دانست. هرچند تلاشهایی برای ایجاد پیوند میان اجتماعات محلی و نظام آموزشی صورت گرفته، به نظر میرسد این تلاشها کافی و موفق نبوده است. این تحقیق میکوشد به این سوال پاسخ دهد که؛ در دوره پهلوی چه طرحهای برای ایجاد پیوند میان نظام آموزشی و اجتماعات محلی روستایی وجود داشته و اثرگذاری این طرحها چگونه بوده است؟ دادهها به روش کتابخانهای و اسنادی گردآوری شدهاند. نتایج بررسی نشان میدهند در طرحهایی چون «مدارس عشایری» و «سپاه دانش» شاهد پیوندی قابل توجه با اجتماعات محلی هستیم. این پیوند نقش موثری در ورود و گسترش آموزشهای نوین به جوامع غیرشهری داشت. طرحهای دیگری هم برای کاستن از فاصله نظام رسمی و اجتماع محلی وجود داشتهاند (مثل «مکاتب ابتدائیه دهکدهها» و «منطقهای شدن») که بیشتر روی کاغذ ماندهاند.
ملخص الجهاز:
همین فاصله و تفاوت چشمگیر نظام رسمی با اجتماعات محلی باعث شد بخشهای زیادی از جمعیت ایران که خارج از شهر زندگی میکردند تا سالها ازنظر نظام آموزشی «غایب» باشند و نتوانند ربطی بین آموزش و پرورش جدید و زندگی خود بیابند، نظام رسمی آموزش به شهرها منحصر بود و مشتاق نبود برای جذب عشایر و روستاییان تغییر و تعدیلی در خود بهوجود آورد؛ اگر آن بخش از جمعیت ایران به بهرهبرداری از آموزش جدید تمایل داشت، باید در سبک زندگی خود تغییر و تعدیل ایجاد میکرد؛ بااینحال، در بررسی تاریخ آموزش و پرورش ایران به نمونههایی برمیخوریم که برخلاف رویة غالب کوشیدهاند مدرسه و اجتماع محلی را بههم گره بزنند؛ تاجاییکه این دو نهایت هماهنگی و همراهی را با یکدیگر داشته باشند.
اما این پژوهش بر آن است تا نشان دهد یکی از مهمترین اتفاقها و اصلیترین ویژگیهای نظام آموزش و پرورش جدید ایران نادیدهگرفتن «اجتماع محلی» در بیشتر امور صفی و ستادی، در جهتگیری، برنامهریزی، و اجراست و برخی طرحها (مثل مدارس عشایری، سپاه دانش، و منطقهایشدن) برای تعدیل این ویژگی ایفای نقش کردهاند.
نکتة درخورتوجه طرح سپاه دانش برای پژوهش ما این است که نظام آموزش و پرورش رسمی ایران که نمیپذیرفت باید در جوامع گوناگون دچار تعدیل و مناسبسازی شود، اینک بهصورت گستردهای پذیرفته بود بدون درنظرگرفتن اجتماع محلی و ویژگیهای آن نمیتواند کاری از پیش ببرد.
اینک در پاسخ به پرسشهای ابتدای این تحقیق بهاجمال باید گفت در دورة پهلوی نظام آموزشی پیوند ناچیزی با اجتماعات محلی داشته است، اما در این دوره شاهد طرحهای انگشتشماری برای پیوند آموزش و پرورش و اجتماعات محلی بودهایم که عملیاتیترین آنها را در مدارس عشایری و سپاه دانش مییابیم.