خلاصة:
موضوع این مطالعه، شناخت روند تغییر هویت معماری و شهر تهران از اوایل دورة قاجار تاکنون و تبیین این تغییر با استفاده از نظریة بازتاب در جامعهشناسی هنر است. در این پژوهش با مطالعه رمانهای قبل و بعد از انقلاب و تفسیر جزئیات معنایی در باب شهر و معماری تهران به بازخوانی هویت شهر تهران پرداخته شده است. تکنیک های تحلیل کیفی و کمّی تحلیل محتوا و تحلیل تفسیری در تحلیل گزارههای مرتبط به کار رفته اند. مطالعه نشان میدهد که تحولات گسست هویتی معماری و شهر از تغییر ارزشها و هنجارهای نخبگان و طبقات روبه رشد شروع شده است و به تدریج گروههای اجتماعی و خرده فرهنگها را با خود هم سو کرده و نیازهای هیجانی و فانتزی مشترک معمارانه و فضای شهری را به عنوان رویا و تخیلات کلیت جامعه القا کرده است.
ملخص الجهاز:
از ادبیات داستانی ایران سمیرا ارجمندی ١ ، منصور یگانه ٢ چکیده موضوع این مطالعه ، شناخت روند تغییر هویت معماری و شهر تهران از اوایل دورۀ قاجار تاکنون و تبیین این تغییر با استفاده از نظریۀ بازتاب در جامعه شناسی هنر است .
مطالعه نشان میدهد که تحولات گسست هویتی معماری و شهر از تغییر ارزش ها و هنجارهای نخبگان و طبقات روبه رشد شروع شده است و به تدریج گروه های اجتماعی و خرده فرهنگ ها را با خود همسو کرده و نیازهای هیجانی و فانتزی مشترک معمارانه و فضای شهری را به عنوان رؤیا و تخیلات کلیت جامعه القا کرده است .
در راستای دستیابی به این اهداف ، سؤال های زیر مطرح میشوند: روند تحولات هویت شهرتهران چگونه است ؟ این تحولایت هویت معماری و شهری تهران بر اساس ادبیات داستانی ایران چگونه قابل تبیین است ؟ 151 فرضیه های این پژوهش آن است که تغییر در ارزش ها و نگرش های نخبگان و حاکمان باعث شکل گیری تخیلات و هیجانات فانتزی طبقات روبه رشد جامعه در حوزة معماری و شهر و فضاهای عمومی شده ، و در نتیجه کلیت ذائقۀ زیباییشناختی فضا و سبک معماری جامعه را به سمت نمونه ها و مصادیق غیراصیل سوق داده است .
داستان های کوتاه یا بلند میتوانند بخش هایی از واقعیت و تخیلات در مورد تحول شهر را روشن کنند و اگر پذیرفته شود که “ادبیات آیینۀ حوادث و رخدادهای جاری و تاریخ ملت هاست “ میتوان آنچه در این روزگاران به قلم آمده است ، بستری برای تحلیل و تفسیر شهر قرار داد.