خلاصة:
تصویر یا (صورخیال) لفظی است که در زبان اروپایی از آن به ایماژ تعبیر شده است و یکی از مباحث بلاغی و عاملی مهم در پرورش تخیل است. زمینۀ اصلی آن را تشبیه، استعاره، مجاز و... تشکیل میدهد. تصویرپردازی به شیوههای بیانی گوناگون مانند مجاز، استعاره وغیره یکی از عوامل زیباشناسی است. طارق البکری یکی از نویسندگان کویتی حوزۀ ادبیات کودک است. وی بیش از پنج مجموعه داستان به چاپ رسانده است. این مقاله برآن است، تا به بررسی و ارزیابی جایگاه تصویر در قصههای کودکانه طارق البکری بپردازد، روش پژوهش، به شیوۀ توصیفی و تحلیلی و مطالعۀ کتابخانهای و ارائۀ آمار و نمودار است. در این پژوهش، نخست عوامل تصویرساز تعریف شده، سپس با ذکر نمونههایی به تحلیل و بیان زیبایی نهفته در آن پرداخته شده است. آگاه ساختن نویسندگان ادبیات کودک برخلق تصاویر هنری و خلاق، ضرورت پژوهش حاضراست. نتایج پژوهش حاضر نشان داد، این نویسنده از دو زبان فاخر و فصیح، سرشار از تعابیر ادبی مانند استعارۀ مکنیه، مجاز و... که بسامد بالایی دارند بهره گرفته و پویایی را برای مخاطب به ارمغان آورده است، این امر با وضعیت گروه سنی هشت تا دوازده سال که هنوز از تخیُّل بهرهمندند؛ متناسب است. همچنین طارق البکری برای تجسم و عینیت بخشی به مفاهیم اخلاقی که مفاهیمی انتزاعی هستند، از آرایۀ تمثیل استفاده کرده است.
ملخص الجهاز:
* تحلیل و بررسی تصاویر (ایماژها) کودکانه در داستان های طارق البکری کبری قلیپور حقیقی، دانش آموختۀ زبان و ادبیات عربی، دانشگاه لرستان علی نظری، استاد گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه لرستان سید محمود میرزایی الحسینی، دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه لرستان چکیده تصویر(صورخیال ) یا به تعبیر غربیان ایماژ، یکی از مباحث بلاغی و عاملی مهم در پرورش تخیل است که آرایه هایی؛ همچون : تشبیه ، استعاره ، مجاز و...
اجمالا باید گفت اکثر قصه های اسلامی طارق البکری برای گروه سنی هشت تا دوازده نوشته شده و نویسنده عناصر داستان را به شیوة هماهنگ (پیرنگ ، شخصیت و درون مایه ) در کنار هم میچیند تا تابلویی از آن مفهوم اخلاقی در مقابل دیدگان کودک تجسم بخشد.
در تعداد داستان های مورد بررسی این نویسنده ، ٢٥ درصد به استعارة مکنیه اختصاص داده شده است .
)8% نمودار ارائه شده حاکی از این مطلب است که قصه های طارق البکری برای گروه سنـی نه تا دوازده سال نوشتصه وشدره واعداربیاز هرگونه عکس و نقاشی اسکت نا؛یهبنابراین نویسنده برای خارج کردن داستان از یکنواختی ملال آور و جلب توجه کودک به ادامۀ داستان با به کارگیری عناصر تصویرساز؛ نظیر تمثیل ، استعاره ، کنایه ، مجاز، تشبیه و حس آمیزی، ذهن کودک را به سمت تخیل کشانده تا از اثر ادبی لذت ببرد و مفاهیم کلیدی داستان را در خلال آن آموزش دهد.