خلاصة:
در این مقاله به بررسی نظریه رئالیستی اتحاد در روابط بینالملل پرداخته می شود. همان طور که می دانیم نظریههای اتحاد هم توسط رهیافت آرمان گرایی و هم توسط رهیافت واقع گرایی نظریه پردازی شده است. رهیافت آرمانگرایی و لیبرالیسم در بررسی اتحادها به اشتراکات فرهنگی دولت ها، جنبه های ایدئولوژیک اتحاد و همچنین مسائل اقتصادی می پردازد. این رهیافت نقش ایدئولوژی را در شکل گیری اتحادها بسیار مهم ارزیابی می کند. در مقابل آن، رهیافت واقع گرایی در بررسی اتحادها به قدرت کشورها و تهدیدات خارجی تمرکز دارد. امروزه اتحاد و همکاری در روابط بین الملل به خاطر ارتباطات گسترده بین کشورها و همچنین فرآیند جهانی شدن اهمیت فراوانی دارد. به طوری که هیچ کشوری نمی تواند خود را از این فرآیند دور نگه دارد. به خاطر اهمیت این مسئله و همچنین از آن جایی که در مورد نظریه های اتحاد منابع فارسی بسیار محدود است، این نوشته می تواند در این زمینه مفید واقع شود. در بخش اول مقاله، به تعریف اتحاد اشاره شده است. در بخش دوم به اهمیت اتحادها در روابط بین الملل پرداخته شده است و در بخش سوم به دلایل شکل گیری اتحادها و همچنین انواع اتحادها و تاثیر جهت گیری سیاست خارجی دولت ها در اتحاد و نگاهی آماری به اتحاد شده و نهایتا در بخش چهارم مقاله هم تداوم و افول اتحادها بررسی شده است. فرجام سخن این مقاله این است که امروزه در کنار شکلهای قدیمی اتحاد، ائتلاف موقت نیز مورد توجه دولت ها است.
ملخص الجهاز:
)١٩٧٣٤,Holsti( همچنين يکي ديگر از تعاريف موجود درباره اتحاد از اسميت است که بيان مي کند ”اتحاد عبارت است از توافق بين دو ملت که به صورت داوطلبانه با هم وارد مذاکره مي شوند که اين بيانگر تعهدي غير الزام آور براي کمک به همديگر در مواقع درگيري هاي نظامي است که عليه يک کشور ديگر وارد جنگ مي شوند؛ در شرايطي که شايد اتحاد رسمي يا غير رسمي باشد )٤٢٥-١٩٩٥٤٠٥,Smith ( در فرهنگ لغت وبستر اتحاد اين گونه معني مي شود که : ١) دولت هاي که متحد شده اند.
در جاي ديگر ويتزمن ، اتحاد را ” توافق نامه دو جانبه يا چند جانبه که بعضي عناصر امنيتي را به امضاء کنندگان فراهم مي کنند و توافق رسمي و غير رسمي بين دو دولت که بيشتر مربوط به امور نظامي و امنيت ملي کشورهاي شرکت کننده در نظر گرفته شده است “ تعريف مي کند.
)٢-١٩٨٩١,Sager( نويسنده ديگري معتقد است که اتحادها نقش مرکزي را در روابط بين الملل بازي مي کنند و اتحاد را اين گونه تعريف مي کند که : “مجموعه اي از کشورها که به طور مشترک استراتژي امنيت جمعي را با احترام به يکديگر و نه اطاعت از هم و با توجه به اعضاي خارج از اتحاديه دنبال مي کنند“.
(٦-١٩٩٧٤,Snyder)علاوه بر آن يک تعريف ديگر عبارت است از اين که ”اتحادها ترتيبات امنيتي جمعي بين دولت ها هستند، به طوري که همه اعضاي اتحاد توافق دارند که اقدام تهديدآميز عليه يکديگر(اقدامي در جهت منافع فردي ) انجام ندهند و اگر کشور ديگري اقدامي تهديدآميز عليه آنها انجام دهد با مکانيسم هاي در نظر گرفته شده مجازات نمايند.