خلاصة:
سوال اصلی این مقاله این است که تصوف میتواند چه جایگاهی در همگرایی فرهنگی در منطقهی آسیا داشته باشد؟ فرضیهی مقاله آن است که تصوف می تواند به عنوان بستر و ظرفیتی برای ارتقای همگرایی فرهنگی در منطقهی آسیا مورد بهرهبرداری قرار گیرد. برای بررسی این فرضیه، پس از تشریح مفاهیم همگرایی منطقهای و تصوف، به سابقه و جایگاه تصوف در منطقهی آسیا پرداخته و مشخص شد که همزمان با گسترش اسلام در منطقهی آسیا، جریان تصوف نیز به عنوان یکی از جریانهای مهم و عمده در سرتاسر مناطق اسلامی در این قاره، از آسیای مرکزی گرفته تا آسیای غربی، شرقی و جنوبی گسترش یافته است. از طرفی، در مناطق غیر اسلامی نیز - به دلیل ارتباط برخی از آموزه های تصوف مانند ریاضتکشی و ترک دنیا با آموزههای این ادیان مانند دین بودا و برهمایی و ... - ظرفیت زیادی برای همگرایی فرهنگی با استفاده از این نقاط مشترک وجود دارد. در نهایت، تایید شد که جریان تصوف یکی از جریانهای مهم در منطقهی آسیا است که ظرفیت بهره-برداری برای مقابله با جریان افراطیگری و خشونتگرا و تروریستی مانند داعش، القاعده و وهابیت را دارد. از طرفی به دلیل محبت و علاقه به اهلبیت به عنوان نقطهای مشترک میان شیعه و سنی و همچنین به دلیل برخورداری از برخی آموزههای مشترک با ادیان غیر اسلامی در منطقه، این ظرفیت را دارد که موجب ارتقای همگرایی فرهنگی و به دنبال آن همگرایی اقتصادی و سیاسی در منطقهی آسیا باشد. برای دستیابی به این هدف، باید آن بخش از آموزههای مشترک تصوف که جنبهی مثبت و سازنده دارد، برجسته و معرفی و در قالب برنامههای مختلف از آن در راستای ارتقای فرهنگی بهرهبرداری شود. مطابق پیشفرض این مقاله، همگرایی فرهنگی، میتواند به همگرایی در دو بعد دیگر یعنی اقتصادی و سیاسی منجر شود. موضوعی که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
ملخص الجهاز:
برای بررسی این فرضیه ، پس از تشریح مفاهیم همگرایی منطقه ای و تصوف ، به سابقه و جایگاه تصوف در منطقه ی آسیا پرداخته و مشخص شد که همزمان با گسترش اسلام در منطقه ی آسیا، جریان تصوف نیز به عنوان یکی از جریان های مهم و عمده در سرتاسر مناطق اسلامی در این قاره ، از آسیای مرکزی گرفته تا آسیای غربی، شرقی و جنوبی گسترش یافته است .
از طرفی به دلیل محبت و علاقه به اهل بیت به عنوان نقطه ای مشترک میان شیعه و سنی و هم چنین به دلیل برخورداری از برخی آموزه های مشترک با ادیان غیر اسلامی در منطقه ، این ظرفیت را دارد که موجب ارتقای همگرایی فرهنگی و به دنبال آن همگرایی اقتصادی و سیاسی در منطقه ی آسیا باشد.
در قاره ی آسیا، تصوف و ریاضت گرایی جایگاه ویژه ای دارد که توجه به این جایگاه و برجسته نمودن آن میتواند نقطه ی قوتی برای تقویت همگرایی منطقه ای در آسیا باشد و از رفتن به سوی گرایش ها و جریانات افراطی گری و خشونت گرا جلوگیری و به همگرایی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کمک نماید.
«همان طور که تمدن اسلامی یکی از محورهای همگرایی فرهنگی در بخش عظیمی از آسیا بوده است ، تصوف نیز توانسته و می تواند در منطقه ی آسیا - با همه نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و چالش هایی که دارد- به عنوان عامل همگرایی و گسترش میان کشورهای مختلف در این قاره و هم چنین میان ایران و سایر کشورها قرار گیرد» (همان : ٢٩).