خلاصة:
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی دستور کار خط مشی گذاری اصلاح نظام اداری در ایران مبتنی بر
نقش کانون های تفکر و شبکه های اجتماعی است. این پژوهش از نوع ترکیبی است و با استفاده از نظریه
داده بنیاد انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه به منظور شناسایی و کسب نظر خبرگان
نظام اداری بهره برده شده است. به منظور آزمایش مدل از پرسشنامه و برای تحلیل داده ها از مدل سازی
معادلات ساختاری استفاده شده است. داده ها توسط کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شده و پس
از آزمایش مدل، قضایای پژوهش ارائه شد. نتایج نشان می دهد شرایط علّی اثرگذار بر دستور کار
خط مشی های اصلاح نظام اداری شامل حوزه های ساختاری و سازماندهی، بهره وری، سرمایه انسانی،
مدیریتی، قوانین و مقررات و ارتباطات بین المللی است. عوامل مداخله گر عبارت اند از: کانون های تفکر؛
عدمتخصیص بهینه بودجه؛ فقدان انگیزه و تعهد مستمر مدیران و کارگزاران که با توجه به عوامل
زمینه ای شامل جریان های سیاسی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی فناوری، بین المللی و سازمانی
اداری بر دستور کار خط مشی های اصلاح نظام اداری تاثیرگذارند؛ همچنین راهبردهای ارائه شده شامل
انطباق قابلیت ها، ظرفیت ها و توانمندی های نظام اداری با نقش و وظایف یک دولت ایده آل و مطلوب و
فرهنگ سازی برای ایجاد تحول و اصلاح در نظام اداری به پیامدهای مثبت اصلاح نظام اداری منجر
می شوند.
ملخص الجهاز:
1 چکیده هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی دستور کار خط مشیگذاری اصلاح نظام اداری در ایران مبتنی بر نقش کانون های تفکر و شبکه های اجتماعی است .
در این پـژوهش ، الگـوی دستور کار خط مشیگذاری اصلاح نظام اداری ایران مبتنی بر نقش کانون های تفکر و شبکه های اجتماعی ارائه میشود.
عوامل مؤثری از جمله گروه های اجتماعی، ذینفوذ، ذینفـع ، فشـار (دانـش فـرد، ١٣٩٥؛ داناییفرد و همکاران ، ١٣٩٢)، رسانه های جمعی، احزاب (هاولت ، ١٣٩٤)، مؤسسه های پژوهشی و دانشگاهی (استون ١، ٢٠٠٠)، شبکه های موضوعی (قلیپور، ١٣٩٣)، گروه های بنیادی، شبکه هـای اجتماعی (ساباتیه ٢، ١٣٩٣؛ تسلیمی، ١٣٩٤) و کانون های تفکر (لاجوردی، ١٣٩٠) فعال هستند تـا مسائلی به صورت اولویت دار جلوه کنند و به دستور کار خط مشیگذاری وارد شـوند.
این پژوهش با هدف ارائه الگوی دستور کار خط مشیگذاری اصلاح نظام اداری مبتنی بر نقش کانون های تفکر و شبکه هـای اجتمـاعی در ایـران انجـام شـده و بـه سؤال های پژوهش به شرح زیر پاسخ داده شده است .
نتایج پژوهش نشان مـیدهـد کـه مقولـه شـبکه هـای اجتماعی از بعد عوامل مداخله گر حذف شده است و بنابراین میتوان این گونه اسـتنباط کـرد کـه گونه های مختلف شبکه های اجتماعی بر دستور کار خط مشیگذاری اصلاح نظام اداری تأثیرگـذار نیستند؛ درحالی که مقوله کانون های تفکر شامل گونه های کانون های تفکر دانشگاهی و کـانون - های تفکر دولتی و حکومتی بر دستور کار خط مشیگذاری اصلاح نظام اداری تأثیرگذارند و نقش و تأثیر مهمی بر راهبردهای دستور کار خط مشیگذاری اصلاح نظام اداری دارند.
A New Era for Think Tanks in Public Policy?