خلاصة:
ادبیات آیینه ی هر اجتماع انسانی است و توجه به سیمای زن در ادبیات هر فرهنگ میتواند گویای جایگاه زن در اجتماع خویش باشد. بررسی ادبیات متاسفانه بیانگر این مطلب است که این آیینه تصویر زیبایی از زنان به خوانندهی خود ارائه نمیدهد. این اصل در داستانهایی با ریشهی هندی بیشتر نمود پیدا میکند، چرا که آیین هندو با مردسالاری و زنستیزی همراه بوده است. هزار و یک شب نیز با ریشهای هند و ایرانی از این قاعده مستثنی نیست و این درونمایه بر نویسندگان شرقشناس نیز تاثیر گذاشته است. گوبینو از جمله شرقشناسان فرانسوی علاقمند به هزار و یک شببوده که حکایات بسیاری با درونمایههای شرقی نگاشتهاست. در مقاله حاضر سعی شده است که با تحلیل نمودهای زنستیزی در هزار و یک شبو داستانهای آسیایی گوبینو به تاثیر پذیری این نویسنده از هزار و یک شبپرداخته شود. این بررسی نشان از تشابه نمودهای زنستیزی در دو اثر یاد شده دارد.
ملخص الجهاز:
بر اين اساس از مجموع ٤١٠ شخصيت زن هزار و يک شـب تنها ١٠١ نفر در دسته هاي اول و دوم قرار مـي گيرنـد کـه اکثريـت آنهـا کنيزنـد و نـام، نـشان کالاانگاري آنان است .
» (گوبينو، ١٩٤٩، ١٣٤) ٦- ازدواج ازواج تنها هدفي است که جامعة مردسالار پيش روي دختران قرار داده است و بـه راسـتي آنها را براي اين مرحله آماده کردهاست .
اين نگاه شي ءپندارانه سبب مي شود که مردان هـر لحظـه و در هر شرايطي به خود اجازة عاشقي آنها را بدهند؛ و بدين ترتيب است که مـوجي از عـشق هـاي سماعي و يا تصويري در حکايت هاي هزار و يک شب و داستانهاي آسيايي رخ مـي نمايانـد.
در مجموع مي توان گفت مشارکت زنان در منزل محدود به مديريت منزل و فرزندان اسـت ولي در تصميم گيري هاي اساسي نقش مهمي را ايفا نمي کنند و مشارکت آنها در اجتمـاع در دو حالت امکانپذير مي شود: يا بايد در خدمت نظام مردسالار عمل کنند و يا بايد خودشـان را بـه اين نظام بقبولانند که در اين صورت مورد انتقاد و گاهي تنفر جامعة خود قرار مي گيرند.
. اما آنچه سبب شده است که زنـان در هـزار و يـک شـب بـه پتياره و مکاره تعبير شوند -که تأثير آن در داستانهاي آسيايي نيز ديده مي شود، اين اسـت کـه در اغلب موارد زنان از هوش و ذکاوت بالايي برخوردارند.
بايـد خاطرنشان کرد که در داستانهاي آسيايي همانند هزار و يـک شـب واکـنش زنـان بـه جامعـة مردسالار و زنستيز متفاوت است : گروهي غيرکنشمند هستند، گروهـي ديگـر نيمـه کنـشمند و گروهي نيز کنشمند.