خلاصة:
زاخار پریلپین، از نویسندگان معاصر روسیه است که داستانهایی با موضوعات ملیگرایانه دارد. پریلپین در آثار خود در عین ستایش از هر تلاشی برای حفظ سرزمین و وطن، نابسامانیهای بیشماری را نیز که در نتیجه تحولات سیاسی و اجتماعی در روسیه رخ داده است، با زبانی منتقدانه به نمایش میگذارد. در داستان آدمکش و دوست کوچکش، نویسنده موضوعاتی همچون جنگ چچن، اهمیت هویت روسی در روسیه جدید، از دست رفتن هویت ملی، امید به آیندهای روشن برای روسیه و موضوعاتی از این دست را مطرح کرده است که همگی نشاندهنده گرایشات وطنپرستانه او هستند. با تحلیل نشانهشناختی این داستان، میتوان بازتاب فروپاشی اجتماعی و اخلاقی و ضرورت ظهور قهرمانان جدید برای نجات روسیه را دریافت. از نظر نویسنده، خدمت به روسیه و حفظ هویت روسی والاترین هدف است که هر وسیلهای برای رسیدن به آن قابل توجیه است و به همین دلیل مرگ افرادی که قهرمان داستان مسبب آن بوده، نادیده انگاشته میشود و توجه خواننده را به امیدی معطوف میکند که در دل همسر قهرمان جوانه میزند.
ملخص الجهاز:
نشانه هاي فروپاشي و تحول اجتماعي روسيه در داستان آدمکش و دوست کوچکش اثر زاخار پريلپين * زهرا محمدي استاديارگروه زبان و ادبيات روسي دانشگاه تهران، تهران، ايران ** راحله محمودي کارشناس ارشد ادبيات روسي دانشگاه تهران، تهران، ايران (تاريخ دريافت : ٩٧/٠٧/٢٤ ،تاريخ تصويب : ٩٧/١٠/٠٨ ،تاريخ چاپ: بهمن ١٣٩٧) چکيده زاخار پريلپين ، از نويسندگان معاصر روسيه ، داستانهايي با موضوعات ملي گرايانه دارد کـه در آنهـا در عين ستايش از هر تلاشي براي حفظ سرزمين ، نابساماني هاي بي شـماري را کـه در نتيجـة تحـولات سياسي و اجتماعي در روسيه رخ داده است ، با زباني منتقدانه به نمايش مي گذارد.
او بـا بررسـي رمان ماتيس اثر الکساندر ايليچفسکي به اين نتيجه مي رسد که براي داشـتن قهرمـان نيـازي بـه خلق شخصيت هاي عجيب و غريب ، افراد آواره و بي خانمان، عقب ماندة ذهنـي و آنگونـه کـه خود نويسندة رمان توصيف کرده، «موجودات متعفن بي خاصيت »، نيست ، بلکه قهرمـان واقعـي روزگار ما همان انسان عادي و معمولي همچون من و شما است که مي کوشـد خـوب زنـدگي کند، به اعتقادات و اصول خويش پايبند باشد و به زبان مؤدبانة معمول سخن بگويد.
اين ويژگي ، يعني استفاده از اپيزودهاي مختلـف از نظـر سـبک در يک اثـر را، مـي تـوان در داسـتان آدمکـش و دوسـت کـوچکش نيـز مـشاهده کـرد؛ توصـيف ناتوراليستي صحنه هـاي بـه رگبـار بـستن نئانـدرتال و همراهـانش بـه دسـت چچنـي هـا، بـه خطرانداختن جان خود براي نجات دوستانش و در آخر آنگونه رقت بار مجروح و سپس کشته شدن او، در کنار صحنه هاي رمانتيک و سنتي منتال اثر، مانند صحنة ملاقات نئاندرتال با همـسر باردارش پيش از رفتن به جنگ ، به زيبايي در کنار هم قرار گرفته اند.