خلاصة:
پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل اجتماعی - روانی مرتبط با گرایش نوجوانان دختر
دبیرستان های شهرکرد به شبکه های اجتماعی مجازی انجام شده است. روش مورد استفاده در
این تحقیق پیمایش بوده است . جامعه آماری ا ین پژوهش را تمام دانش آموزان دختر متوسطه
93 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهند. حجم - شهر شهرکرد که در سال تحصیلی 94
نمونه 390 نفر برآورد شده است . داده ها با استفاده از پرسشنامه و با استفاده از شیوه
نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جمع آوری گردید . یافته ها نش ان داد بین میزان تحصیلات
والدین دانش آموزان، میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، مدت زمان عضویت در
شبکه های اجتماعی، سادگی و سهولت استفاده از شبکه های اجتماعی، احساس همنوایی با
دوستان، نیاز به پیشرفت و ارضای نیازها با گرایش به شبکه های اجتماعی مجازی ر ابطه
مستقیم و معنی داری وجود داشت . نتایج رگرسیون چندگانه نشانگر تاثیر معنادار پنج متغیر
میزان استفاده دانش آموزان از شبکه های مجازی، سادگی استفاده از شبکه های اجتماعی
مجازی، مدت زمان عضویت در شبکه های اجتماعی، ارضای نیازها و احساس همنوایی با
دوستان از شبکه های اجتماعی مجازی در گرایش نوجوانان به شبکه های اجتماعی مجازی
است که در این میان میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی نقش بیش تری را در
تبیین متغیر گرایش به شبکه های اجتماعی مجازی ایفا می کند.
ملخص الجهاز:
بهاینترتیب، اینترنت نسلی از نوجوانان را پرورش داده است که دانش و مهارتهای پیچیدهای در زمینه فناوری اطلاعات دارند، این مهارتها نیز ارزشهایی را عرضه میکند که یادگیری از طریق social Network site profile تجربه و ایجاد نوعی فرهنگ در فضای دیجیتال را حمایت میکند و ترجیحات اجتماعی خاص خود را دارد و از آنجایی که جوانان و نوجوانان بخش مهمی از سرمایه انسانی جامعه را تشکیل میدهند، ازاینرو شناخت شبکههای اجتماعی مجازی و دلایل گرایش به این نوع از سایتها به یک دغدغه مهم تبدیلشده است که نیازمند دقت نظر و موشکافیهای عمیق جامعهشناختی میباشد.
بنابراین، با توجه به ورود فناوریهای جدید در عصر اطلاعات و اهمیت شبکههای اجتماعی مجازی و تأثیر آنها بر مخاطبان، بهویژه نوجوانان، سؤال پژوهش حاضر بررسی رابطه بین عوامل مرتبط، بهویژه عوامل اجتماعی- روانی با گرایش نوجوانان دختر دبیرستانهای شهرکرد به شبکههای اجتماعی مجازی بوده است؟ پیشینه پژوهش پوراکبران (1395) نشان داد میزان استفاده از وسایل ارتباطی بالا بوده و افزایش استفاده از این وسایل با نمرات افسردگی، اضطراب و استرس بالاتر در ارتباط است.
عدلی پور (1391)، در پژوهشی با عنوان «تحلیل جامعهشناسی پیامدهای شبکههای اجتماعی مجازی بر هویت اجتماعی دانشجویان دانشگاه اصفهان» نشان داد که بین مدتزمان عضویت، میزان استفاده، میزان مشارکت و فعالیت کاربران و واقعی تلقی کردن محتوای فیسبوک از سوی کاربران شبکه اجتماعی فیسبوک و تمایل به استفاده از این شبکهها، رابطه معنادار مثبتی وجود دارد.
فرضیه 2: بین مدتزمان استفاده دانشآموزان از شبکههای اجتماعی مجازی و گرایش آنها به این شبکهها رابطه وجود دارد.
فرضیه 7: بین ارضای نیازهای دانشآموزان بهوسیله شبکههای اجتماعی مجازی و گرایش آنها به این شبکهها رابطه وجود دارد.