خلاصة:
در این پژوهش، باروش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی تاریخ اندلس اسلامی، به عوامل سقوط آن، به هدف رمز گشائی از توطئه امروز غرب و هشدار برای پیشگیری از بازتولید تجارب تلخ اندلس، اشاره شده است و به یافتههای زیر رسیده است: عوامل سقوط اندلس در دو دسته عوامل داخلی و خارجی مورد تحلیل قرار گرفته است.
درباز تولید ترفندهای موثر در سقوط اندلس، این بار ترفند جدیدی چون تولید و مدیریت تروریزم فرقهای، در حال باز آفرینی تجربه تلخ سقوط اندلس در سطح جهانی برای منزوی و عقب نگهداشتن دنیای اسلام است.
در شرایطی که گرایش به اسلام رشد بالائی دارد، عوامل بازدارنده از گرایش به اسلام، در چهره تروریزم تکفیری، تشدید جنگهای ویرانگر، تداوم ناامنیها و پدیدآئی پدیده مهاجرت میلیونها نفر بسوی دیار غرب، و مدیریت رسانههای نفاق افکن و رسوا در سطح منطقه و جهان. است.
ملخص الجهاز:
سرعت این روند برای حاکمان و کسانی که مروج آیین و کیش خاص بودند، خوشایند نبوده بلکه آنان بر خلاف بشارتهای داده شده در کتابهای عهدین، بجای استقبال و پذیرش، راه مقابله را در پیش گرفتند، تا به گمان خودشان در برابر اسلام، بتواند سد و مانع ایجاد کنند؛ جنگهای صلیبی، در زمانی که اروپای آن روز آماده پذیرش اسلام میشدند، از سوی اربابان کلیسا و صاحبان قدرت پی ریزی گردیده و راه اندازی شد.
علت سرعت فتح اسپانیا، استقبال مردم آن دیار از مسلمانان بود، شهرهای بزرگ در باز کردن دروازههای شهر بر روی جنگجویان عرب پیشقدم میشدند، آنان در شهرهای قرطبه، مالقه، غرناطه، طلیطله، تقریبا بدون هیچ گونه مانع و زدو خوردی، وارد شدند و در شهر طلیطله که پایتخت مسیحیان بود بیست و پنج عدد تاج از سلاطین گوت بدست اعراب افتاد (گوستاو لوبون، 1374، صص : 326 - 327.
این شیوۀ صرف درآمدها و ثروتها موجب نارضایتیهای بسیاری در میان مسلمانان شده بود، اما تاثیر آن در اندلس بیشتر بود زیرا این خطه در خط مقدم رویارویی با مسیحیان و دشمنان اسلام بود که به خودی خود زمینۀ مناسبی برای سوء استفاده آنها فراهم میکرد.
پاپ شخصا وارد عمل شد و نفوذ دینی خود را که در روحیۀ حکام غربی و مسیحیان تأثیر به سزایی داشت، برای نابودی مسلمانان در اندلس به کار گرفت و در این راه از اختلاف میان سرداران و حاکمان مسلمان نهایت بهره را برد.