خلاصة:
ضرب القرآن و تفسیر به رأی دو اصطلاحی است که در احادیث شیعه و سنی با عبارات مختلف به کار رفته است. دقت در مضمون این احادیث خبر از ارتباط این دو مفهوم با یکدیگر دارد. از دیدگاه دانشمندان فریقین، تفسیر به رأی و ضرب القرآن بالقرآن در هدف و ریشه ها با هم مشترکاند، اما از لحاظ ماهیت، ضرب القرآن نوعی روش تفسیری است که در مقابل تصدیق القرآن بالقرآن و روش صحیح تفسیر قرآن به قرآن قرار دارد؛ از اینرو، رابطه این نوع از روش تفسیری با روش تفسیر به رأی رابطه عام و خاص مطلق است. در واقع، یکی از روشهای تفسیری غلط که به تفسیر به رأی منجر میشود و زیرمجموعه تفسیر به رأی قرار میگیرد، روش ضرب القرآن بالقرآن است.
احادیث ضرب القرآن، هم در میان کتب شیعه و هم اهل سنت، دارای اسنادی قوی و ضعیف می باشد که به دلیل تعدد روایات صحیحه می توان از لحاظ سندی نیز در هر دو فرقه برای آن اعتبار قائل گردید. مفهوم ضرب القرآن در منابع اهل سنت کمتر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و عمدتا به نقل آن اکتفا شده است، اما در منابع شیعی علاوه بر نقل، تحلیل محتوای آن نیز مورد توجه خاص قرار گرفته است.
ملخص الجهاز:
در مقالات و کتب فوق، اولاً معناشناسی حدیث ضرب القرآن به صورت کامل از دیدگاه فریقین مورد بررسی قرار نگرفته است و ثانیاً رابطه آن با احادیث تفسیر به رأی نیز روشن نشده است؛ لذا نگارنده برآن است تا با بيان رابطه تفسير به رأي و ضرب قرآن به قرآن ارتباط اين دو روش تفسيري مذموم در روايات را مورد بررسي قرار دهد.
درباره اصطلاح «تفسير به رأي» به صورت ترکیبی در ميان مفسران تعاريف گوناگوني وجود دارد و هر مفسري با توجه به روايات وارد شده در اين باره و ديدگاه علماي مذهب خود و با توجه به معناي لغوي، تعريفي را ارائه نموده است که در دو دسته قابل ارائه است: 1ـ1ـ معناشناسی حدیث بر اساس انگیزه و هدف تفسیرکننده فیض کاشانی و برخی از مفسران فریقین، ریشه تفسیر به رأی را که بر اساس هوای نفس است، مد نظر خود قرار دادهاند؛ بدین معنا که انسان در این حالت، آيهاى را بر قرآن تطبيق می دهد تا براى عقيده خود دليل بياورد و بر صحت آن استدلال كند؛ اگرچه مضمون آيه قرآن عقيده، رأى و مذهب او را نرساند (فیض کاشانی، الصافی فی تفسیر القرآن، 1406: 1/ 37).
از سوی دیگر، برخی از اهل سنت مانند زرقانی نیز مفهومی بسیار وسیع برای تفسیر به رأی ارائه نموده و آن را به مذموم و ممدوح تقسیم نموده اند که با سیاق مذموم روایات سازگاری ندارد و از این جهت با دیدگاه دانشمندان شیعه که نوعاً مفهوم مذموم را مد نظر دارند، ناسازگار است.