خلاصة:
دشتهای جم و ریز، سعادتشهر، مرودشت، کازرون و اطراف شیراز، بهعنوان پنج منطقه در استانهای فارس، بوشهر و زاگرسجنوبی طی سالهای 79 تا 86 ش. بهوسیله نگارنده مورد مطالعه قرار گرفت. در طی بررسی، تعداد 19 غار و پناهگاههای صخرهای از دشت جم و ریز در جنوبشرقی استان بوشهر شناسایی شد که تعداد 5 محوطه آن دارای بقایای پارینهسنگی بودند که دامداران محلی و عشایر، مهمترین گروههای استفادهکننده از غارها و پناهگاههای صخرهای در این دشت بوده، و اکثرا از ساکنان استان بوشهر هستند. در این مقاله ضمن پرداختن به عوامل تخریب نخستین استقرارگاههای جوامع پارینهسنگی در زاگرسجنوبی (تنها محوطههاییکه بهوسیله نگارنده بررسی شدند)، به مقایسه کلی انواع این تخریبها در مناطق تحتمطالعه میپردازیم. فعالیتهای معدنکاری و ساختوسازهای غیراصولی درکنار حفاریهای غیرمجاز از عوامل پیشتاز در تخریبهای صورتگرفته بهشمار میآیند. بهدنبال آن، برداشت غیراصولی یافتههای سنگی، یا ساختوسازهای جوامع محلی بهعلت عدم آموزش و آشنایی اندک مدیریتهای میراثفرهنگی با اهمیت آثار پارینهسنگی از دیگر عوامل تخریبی است. و برای جلوگیری از این تخریب، بایستی آموزش جامعه محلی و مشارکت آنها در گردشگری غارها صورت پذیرد. معرفی این مکانهای جذاب گردشگری با شیوههای مختلف، گامی مهم برای شناساندن این آثار است، و ساخت موزه و یا سایتموزه در غارهای مهم پارینهسنگی و آموزش کودکان جامعه محلی و کودکان گردشگر باعث پاسداری ادامهدار خواهد شد. در این پژوهش برای نخستینبار به مقوله آسیبشناسی محوطههای پارینهسنگی در ایران پرداخته است و روش کلی آن توصیفی ـ تحلیلی با رویکرد کیفی است، و از نظر هدف نیز در زمره پژوهشهای بنیادی قرار میگیرد. اساس تحلیلها بیشتر متکی بر اطلاعات، یافتهها و دادههای بررسی میدانی است و مبحث پایانی آن نیز، ارائه راهکارهای عملی در باستانشناسی نجاتبخشی جهت حفاظت از اینگونه محوطههای باستانی و آموزش جامعه محلی و دانشگاهی است.
ملخص الجهاز:
در این پژوهش برای نخستینبار به مقولۀ آسیبشناسی محوطههای پارینهسنگی در ایران پرداخته است و روش کلی آن توصیفی ـ تحلیلی با رویکرد کیفی است، و از نظر هدف نیز در زمرۀ پژوهشهای بنیادی قرار میگیرد.
بررسیهای اخیر حاکی از آن است که برخی از غارها و پناهگاههای صخرهای پارینهسنگی در جنوب زاگرس تحتتأثیر مسائل معیشتی برخی جوامع محلی و عشایر امروزی قرار گرفته و برخی نیز به روشهای مختلف تخریب شده و آسیب دیدهاند (Dashtizadeh, 2006 A, B, C; 2009)، (دشتیزاده، 1379؛ دشتیزاده، 1384 و دشتیزاده، 1385).
عوامل تخریب محوطههای تحتمطالعه بهطورکلی فعالیتهای معدنکاری، ساختوسازهای غیراصولی، حفاریهای قاچاق، نمونهبرداری غیراصولی یافتههای سنگی از دامنۀ محوطهها و درنهایت برخی تغییرات بهوسیلۀ جامعۀ محلی و عشایر، عوامل اصلی تخریب غارها و پناهگاههای صخرهای پارینهسنگی در این قسمت از کشور میباشد.
دامنۀ کوه سبز «اشکفتگاوی» از محوطههای مهم زاگرسجنوبی و بهعنوان تنها محوطۀ پارینهسنگی حفاریشده در دشت مرودشت است که از آن، بقایای پارینهسنگی میانی، جدید و فراپارینهسنگی به دست آمد (بیگلری، 1394؛ Rosenberg, 1985).
در جلوی محوطه نیز ماشینآلات سنگین خاکبرداری وجود دارند (تصویر 3)، این تخریب در مقالۀ فریدون بیگلری شرح داده شده است (بیگلری، 1394)؛ البته ناگفته نماند که بعضی غارهای دشت مرودشت برای نگهداری مهمات آتشباری جهت فعالیتهای معدنکاری استفاده میشدند و ورود به آنها امکانپذیر نبود.
Book of Articles of second conference of Bastan Shenasan Javan Iran, P.
“Report of archaeological survey of Paleolithic sites at Marvdasht, Fars Province- Iran”.
“Survey of a Paleolithic region, Sa-adatshahr plain in north-east Fars province, Iran”.
Book of Articles of third conference of Bastan Shenasan Javan Iran, P.