خلاصة:
دستیابی به ملاک برای استنباط احکام الهی از مباحث مورد خلاف فقهای اسلامی است. پژوهش حاضر با هدف نقد و بررسی طرق مختلف کشف ملاک از منظر مذاهب اسلامی صورت پذیرفته است. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانهای بوده و یافتههای پژوهش حاکی از آن است که از منظر علمای مذاهب مختلف اسلامی، راههای مختلفی برای استنباط احکام شرعی وجود دارد. از جمله قیاس منصوص العلة، قیاس اولویت و تنقیح مناط قطعی. از دیگر راههای استفاده از ملاکهای احکام میتوان: نص، اجماع، قیاس، استقراء، مناسب، عموم بدلیت، سبر و تقسیم، ایماء و اشاره، شبّه و امثال اینها را نام برد، که پس از بیان امور مذکور، به کم و کیف استفاده از آنها، اقوال و دلایل قائلین به آنها، به اختصار نقل و جرح و تعدیل شده است.دستیابی به ملاک برای استنباط احکام الهی از مباحث مورد خلاف فقهای اسلامی است. پژوهش حاضر با هدف نقد و بررسی طرق مختلف کشف ملاک از منظر مذاهب اسلامی صورت پذیرفته است. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانهای بوده و یافتههای پژوهش حاکی از آن است که از منظر علمای مذاهب مختلف اسلامی، راههای مختلفی برای استنباط احکام شرعی وجود دارد. از جمله قیاس منصوص العلة، قیاس اولویت و تنقیح مناط قطعی. از دیگر راههای استفاده از ملاکهای احکام میتوان: نص، اجماع، قیاس، استقراء، مناسب، عموم بدلیت، سبر و تقسیم، ایماء و اشاره، شبّه و امثال اینها را نام برد، که پس از بیان امور مذکور، به کم و کیف استفاده از آنها، اقوال و دلایل قائلین به آنها، به اختصار نقل و جرح و تعدیل شده است.
ملخص الجهاز:
پس در صورتی که به طور قطع علت برای فقیه به دست آید، تعدی از مورد نص اعم از اینکه قیاس نامیده شود و یا با عناوین دیگری از علت قطعی استفاده شود به لحاظ اصولی بلاتردید معتبر است، زیرا یقین اعتبار ذاتی دارد و حجیت آن غیر قابل انکار است.
الف: راههای دارای پشتوانه قطعی اگر طریق دستیابی به علت خودش ظنی باشد، به لحاظ اصولی در صورتی که قابل استدلال است که اعتبار آن با یک دلیل قطعی دیگری ثابت شود، مثل: ملاکهایی که از ظاهر نصوص شرعی به دست میآیند، اینها گرچه ظنی بوده و یقین آور نیستند، لکن اعتبار آنها به دلیل قطعی دیگری ثابت است (حکیم، 1979، صص327– 331).
غزالی بیان داشته اگر مناط حکم به واسطه نص و یا اجماع مشخص باشد، لکن مجتهد (از طریق ظن) آن وصف را در فرع هم ثابت کند، تحقیق مناط نامیده میشود، به عنوان مثال: نفقه خویشاوند فقیر بر شخص واجب است و ملاک وجوب آنهم قدر کفایت است؛ که این امر از نصوص شرعی به دست میآید.
از نظر محمد تقی حکیم: اگر این سازگاری وصف یا حکم را دیگر ادله تأیید کنند، دیگر راه شناخت علت و سرایت حکم از نص، طریق تناسب نیست، بلکه همان دلیلی است که به تناسب ارزش بخشیده است و لذا باید که اعتبار آن دلیل مورد بررسی واقع شود (حکیم، 1979، ص320).