خلاصة:
نوشتار حاضر در سه بخش کتاب واژگان دخیل در قرآن آرتور جفری را با محوریت واژگان عبری نقد و بررسی کرده است. ابتدا خلاصه ای در احوال و آثار علمی آرتور جفری و شخصیت اجتماعی وی ارائه شده و سپس چند ملاحظه کوتاه درباره کتاب او را یادآور گردیده و با سیری کوتاه در آیات مربوط، به بررسی واژه های دخیل در قرآن از دیدگاه مفسران و علمای علم لغت پرداخته است. پدیده توارد لغات و اخذ و عاریه زبانی از زبان دیگر به عنوان مقدمه ای لازم برای پیگیری موضوع واژگان دخیل است که به همراه ذکر اقوال و دلائل عمده قائلان به وقوع الفاظ اعجمی در قرآن، بخش دیگری از این پژوهش است.
در ادامه ضمن بررسی پیشگفتار آرتور جفری که درکتاب خود آورده است، تقسیم بندی واژه ها توسط آرتور جفری و اعتقاد جفری مبنی بر اخذ بیشتر واژگان از منبع یهودی عبری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
ملخص الجهاز:
ابتدا خلاصهای در احوال و آثار علمی آرتور جفری و شخصیت اجتماعی وی ارائه شده و سپس چند ملاحظه کوتاه درباره کتاب او را یادآور گردیده و با سیری کوتاه در آیات مربوط، به بررسی واژههای دخیل در قرآن از دیدگاه مفسران و علمای علم لغت پرداخته است.
آرتور جفری در اینجا ادعایی کرده که پذیرفتنی نیست؛ زیرا نگفته کدام لغتشناس و در کدام کتاب گفته صورت قرآنی ابراهیم رضایت بخش نیست و چه کسی در پی تغییر صورت ابراهیم در قرآن است؟ وی پس از نقل قول از لغتشناسان و مستشرقان ذیل این واژه چنین میگوید: «در قرآن [ابراهیم] در قیاس با اسماعیل و بر همان قالب ساخته شده است».
دَرَسَ نکته جالب توجه اینکه جفری که اصولاً چندین نقل ذکر میکند، در اینجا از بین مسلمانان فقط نظر سیوطی را بیان میکند و بعد به نظر دیگر مستشرقان چنین میپردازد: «گایگر مدعی است که واژه یک واژه فنی براي مطالعه کتاب مقدس است و از ریشه דרש گرفته شده است که در میان یهودیان در ارتباط با مطالعه و بررسی کتاب مقدسشان کاربردي وسیع داشته است» (جفری، واژگان دخیل در قرآن، 1386: ۲۰۱).
جالب اینجاست که جفری نظر عربی بودن سکینه را رد یا حتی نقد نمیکند و به سادگی از آن رد میشود و میگوید: «با این حال، تردیدی نیست که از واژه عبری שכ'נה (سَکینا) و احتمالاً از صورت سریانی وارد زبان عربی شده است» (جفری، واژگان دخیل در قرآن، 1386: ۲۵۷).
خود جفری درباره این واژه معتقد است بسیار دشوار است که بگوییم از منابع یهودی یا مسیحی گرفته شده است (جفری، واژگان دخیل در قرآن، 1386: ۲۹۹).