خلاصة:
طرح مباحث میانرشتهای و نوشتن مقالات علمی درباره آنها، از علایق پژوهشگران در سالهای اخیر بوده است. یکی از این مباحث، انعکاس علم روانشناسی در آثار ادبی و انطباق آن با تئوریهای نوین روانشناسی است. در این مقاله، مولفههای روانشناسی شفقت گیلبرت با توجه به بوستان بررسی شده و با علم امروزی روانشناسی تطبیق داده شدهاند. یکی از مفاهیم اخلاقی و انسانی که در متون ادبی ما و همچنین در علم روانشناسی بدان پرداخته شده، شفقت است. این مقاله به شیوه توصیفیتحلیلی به موضوع شفقت در بوستان سعدی بر اساس مولفههای روانشناسی گیلبرت پرداخته است. باوجود همپوشانی این واژه با واژههایی مانند مهربانی، دلسوزی، همدردی، همدلی، ترحم و ترس در ادبیات فارسی، مفهوم روانشناختی آن با معنای واژههای یادشده متفاوت است. در ترجمه کتابها و نظریههای گیلبرت و نف، شفقت حاوی ویژگیهای دوازدهگانهای است که بر اساس آن «انسان مشفق» تعریف میشود. با مقایسه و بررسی مولفههای روانشناسی شفقت گیلبرت با بوستان سعدی این نتایج حاصل میشود که مفاهیم انسانی مطرحشده توسط سعدی، صدها سال قبل از شکلگیری این مفاهیم در روانشناسی وجود داشته و مورد بحث قرار گرفته است. این مسئله حاکی از غنای فرهنگی و ادبی اندیشمندان پارسیزبان است که متاسفانه در جامعه ما مورد غفلت قرار گرفته و در عوض علوم امروزه غربی و پیشرفته روانشناسی موید این نظریات است.
ملخص الجهاز:
بـا مقايسه و بررسي مؤلفه هاي روان شناسي شفقت گيلبرت بـا بوسـتان سـعدي ايـن نتـايج حاصل ميشود کـه مفـاهيم انسـاني مطـرح شـده توسـط سـعدي، صـدها سـال قبـل از شکل گيري اين مفاهيم در روان شناسي وجود داشته و مورد بحث قرار گرفته است .
داستان هاي زيادي در مورد بوداسـف هـاي مختلـف شفقت وجود دارد که تصميم ميگرفتند به ناله هاي درد و رنج جهانيان گوش ندهند؛ اما آنقدر تحت تأثير اين ناله ها قرار ميگرفتند که دوبـاره وارد دنيـاي رنـج مـيشـدند و در صدد حل آن برميآمدند» (گيلبرت و چودن ، ١٣٩٦: ١٢٦).
در کتاب شفقت مبتني بر ذهـن آگـاهي اثـر پـائول گيلبـرت و چـودن ، آمـده اسـت : «ساده ترين تعريف شفقت مربوط به مکتب فکري بـودايي اسـت کـه شـفقت را همـان حساسيت به رنج خود و ديگران ميداند که با انگيزه و تعهدي عميق به کـاهش و رفـع اين درد و رنج همراه است .
او همچنين عنوان کرد که اصل شفقت ، آرزويـي عميـق و قلبـي است براي رفع درد و رنج ديگران و علل اين درد و رنج و رسيدن آن ها به شـکوفايي و سعادت » (گيلبرت و چودن ، ١٣٩٦: ١٢٩ـ١٣٠).
نحوة کنارآمـدن مـا بـا ايـن مسـئله ميتواند تأثير بسيار زيادي روي رويکرد ما داشته باشد؛ يعني با شفقت پيش ميرويـم و با درد درگير ميشويم يا از آن اجتناب ميکنيم و يـا اينکـه سـعي مـيکنـيم بـه کـاهش پريشاني ديگران کمک کنيم ؛ چون ميخواهيم پريشاني خودمان را از بين ببريم .
در اين گفتـار بـه بررسـي و مقايسـۀ مؤلفـه هـاي روان شناسـي شـفقت گيلبـرت بـا انديشه هاي سعدي در کتاب بوستان پرداخته شده است .