خلاصة:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی جامع ارتقای سلامت روان در مدارس دخترانه شهر تهران بود. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از نوع آمیخته (کمّی- کیفی) است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان مدارس دخترانه شهر تهران که در سال تحصیلی 96-97 مشغول به تحصیل بودند، است. نمونهی این پژوهش متشکل از 150 نفر از دانش آموزان دختر شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار به کار گرفتهشده، پرسشنامه های سلامت عمومی، شخصیت نئو، سنجش خانواده، حمایت اجتماعی و عوامل آموزشی بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که ویژگی شخصیتی (63/0) نسبت به سایر عوامل؛ روابط خانوادگی (43/0)، عوامل اجتماعی (37/0) و عوامل آموزشی (51/0) توانست واریانس بیشتری از سلامت روان در دانش آموزان را تبیین کند. روابط خانوادگی نقش تعیین کننده ای در سلامت روان دانش آموزان دارند و از میان عوامل خانوادگی، مولفه واکنش های عاطفی در خانواده با ضریب مسیر 75/0 توانست نقش مهم تری را ایفا کند. ضریب مسیر رفتار معلمان با سلامت روان دانش آموزان برابر با 59/0 و معنادار است. همچنین، ضریب مسیر کادر آموزشی مدرسه با سلامت روان دانش آموزان برابر با 51/0 و معنادار است. به عبارت دیگر، عوامل آموزشی اعم از رفتار معلمان و کادر آموزشی مدارس می توانند نقش موثری در ارتقای سلامت روان دانش آموزان داشته باشند. نتیجهگیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان پیشنهاد کرد با برگزاری کارگاه های آموزشی و برنامه های آموزشی مرتبط برای دانش آموزان (فراهم کردن جزوات)، ضمن روشن ساختن تاثیر عوامل مختلف بر سلامت روان آن ها، جهت رفع نقص های موجود در این زمینه قدم برداشت.
ملخص الجهاز:
یافته های پژوهش نشان داد که ویژگی شخصیتی (٠/٦٣) نسبت به سایر عوامل ؛ روابط خانوادگی (٠/٤٣)، عوامل اجتماعی (٠/٣٧) و عوامل آموزشی (٠/٥١) توانست واریانس بیشتری از سلامت روان در دانش آموزان را تبیین کند.
دانشیار گروه سنجش و اندازه گیری، دانشگاه علامه طباطبائی ، تهران آموزشی مرتبط برای دانش آموزان (فراهم کردن جزوات )، ضمن روشن ساختن تأثیر عوامل مختلف بر سلامت روان آن ها، جهت رفع نقص های موجود در این زمینه قدم برداشت .
Greene, Gross, Amsel & Hoven 5.
نتایج نشان داد که میزان دروغگویی و روان رنجورخویی، در بین دانش آموزان مدارس عادی بیشتر از مدارس تیزهوش است و همچنین دانش آموزان تیزهوش از سلامت روان بالاتری در زیرمقیاس های علایم جسمانی و افسردگی برخوردار بودند که باعث شده آنان سبک روی آوری بهتر و مؤثرتری برای حل مسائل زندگی داشته باشند، کمتر دچار اضطراب و نگرانی شوند و از سلامت روانی بالاتری برخوردار گردند.
World Health Organization کاظم زاده و عبدلی (١٣٩٥) در پژوهشی به بررسی نقش حمایت اجتماعی مدارس بر رضایت از زندگی دانش آموزان : آزمون نقش میانجی رضایت از مدرسه ، شایستگی تحصیلی و خودکارآمدی عمومی پرداختند.
در این راستا، یافته های پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی قادرند تا واریانس سلامت روان دانش آموزان را به میزان بالاتری نسبت به سایر عوامل خانوادگی، اجتماعی و آموزشی تبیین نمایند.
یافته آخر این پژوهش حاکی از آن بود که نشان داد، عوامل آموزشی از قبیل رفتار معلمان و کادر آموزشی مدارس میتواند نقش مؤثری در ارتقای سلامت روان دانش آموزان داشته باشد.