خلاصة:
هدف اساسی از آمایش سرزمین, مدیریت و برنامهریزی آن. توزیع فعالیتهای اقتصادی, اجتماعی.
جمعیتی و ظرفیتهای آشکار و پنهان با توجه به توان سرزمین و تحولات و دگرگونیهای زمان و
نیازها است. در این پژوهش برای پهنهبندی و آمایش شهرستانهای گرگان و علیآباد در هشت کاربری
کلان, از روش بهینهسازی اختصاص چندهدفه زمین استفاده شد. از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
(۸17۳) و فرآیند تحلیل شبکهای (۸37۳) و نظر کارشناسان پرای وزندهی به کاربریهای کلان در سه
معیاراصلی اکولوژیک. اقتصادی و اجتماعی انجام شد. همچنین مقایسه زونبندی بر پایه وزندهی دو
روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و فرآیند تحلیل شبکهای موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد با
توجه به مقادیر کاپای کل (۰/۹۱۵۱)» کاپای مکانی (۰/۹۵۲۶)» کاپای استاندارد (۰/۹۵۲۳) و توافق
شانس (۰/۱۱۱۱) زونبندی به روش اختصاص چندهدفه زمینبر پایه وزنهای فرآیند تحلیل سلسله
مراتبی و فرآیند تحلیل شبکهای دارای شباهت زیادی است اما اختلاف جابهجایی کاربریها در دو
روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و فرآیند تحلیل شبکهای تعداد ۸۸۹۹۳ پیکسل (۷۹۷۹ هکتار) معادل
۹ درصد کل منطقه موردمطالعه بود. بدین منظور دادههای آماری فاکتورهای شیب. ارتفاع تراکم
پوشش گیاهی, بارش و فرسایشپذیری بر پایهی وزندهی دو روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و
فراآیند تحلیل شبکهای استخراج شد. باتوجه به نتایج, جایگیری کاربریها بر پایه روش فرآیند تحلیل
شبکهای در مقایسه با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی بهصورت کلی مناسبتر است. بدین معنی که روش
فرآآیند تحلیل شبکهای دارای عملکرد مناسبتری در وزندهی به کاربریها داشته است. نتایج این
پژوهش ارتباط و اهمیت همه جنبههای اکولوژیکی, اقتصادی و اجتماعی را در آمایش و برنامهریزی
استفاده از سرزمین بیان میکند.