خلاصة:
یکی از قوانین کیفری اسلام قصاص است که به معنای استیفای اثر جنایت تبهکار است و درواقع کیفری است که متناسب با جنایت جانی بر او وارد میشود و این جنایت ممکن است به نفس یا اعضای بدن انسان وارد گردد. قصاص یکی از احکام کیفری در اسلام است که قرآن آن را مایه حیات جامعه می داند و در آیاتی از قرآن کریم به مسئله قصاص پرداخته شده است. تشریع حکم قصاص برای جلوگیری از انتقام های کور و دور از عدالت، همچنین برای جلوگیری از جرأت یافتن جنایت کاران در قتل یا ضرب و جرح شهروندان، وضع شده است. حیات اجتماعی سالم در گرو وجود امنیت و آسایش عمومی و رعایت حقوق و تکالیف متقابل است و آسایش عمومی، در گرو حفظ اصول و ارکان یک حیات اجتماعی است و حکم قصاص برای محافظت رکن مهم جامعه، یعنی جان افراد، در برابر جنایتکاران وضع شده است. در این مقاله سعی شده است که آیات قرانی قصاص از دیدگاه فقهی و حقوقی مورد واکاوی و بررسی قرار بگیرد.
ملخص الجهاز:
٢-پيشينه تاريخي قصاص قتل نفس ٢ اولين جرمي است که از ديدگاه قرآن در زمين واقع شده که از خوي تجاوزگري و خودمحوري انسان حاکي است و اين عمل در همان زمان هم جرم و گناه بوده است (سوره مائده آيات ٢٧ و ٣٢) بنابراين اگر از ابتداي حيات انسان قتل و ضرب و جرح بعنوان يک تهديد جدي براي زندگي او به حساب آمده ، بايد قبول کنيم که انسان از ابتدا، دفاع از خود را يک حق دانسته و در مقابل اين تهديد از خود عکس العمل نشان داده است عکس العمل انسانها در برابر اين جرم در همه ادوار تاريخ متناسب با سطح آگاهي، فرهنگ و رشد عقلاني آنها متفاوت و متغير بوده است (امامي،١٣٤٠: ١/ ١٤٥) ولي بنظر 1 Nemesis 2 Manslaughter ميرسد مقابله به مثل اولين عکس العمل باشد که به صورت طبيعي مورد توجه انسان واقع شده با اين تفاوت که اين مقابله هيچ حد و مرزي نداشته ، لذا در الواح دوازده گانه روم ودر مجموعه قوانين حمورابي و در شريعت حضرت موسي و عيسي قصاص وجود داشته و مورد قبول بوده است و در اسلام هم اصل قصاص با شرايطي مورد پذيرش قرار گرفته است در قرآن آيات زيادي وجود دارد که ناظر به اصل قصاص ميباشند البته اين آيات دو دسته هستند که دسته اول به اصل مقابله به مثل به صورت کلي دلالت دارند و دسته دوم آياتي که مستقلا به خود مسئله قصاص مربوط ميشود.