خلاصة:
در این مقاله، سخن بر سر صورت صحیح نام یک کتاب است از ابوالعباس ایرانشهری و آن کتابی است که بر اساس بیان الادیان ابوالمعالی محمد بلخی نام آن را «هستی» دانستهاند. اما پس از جستجو در معنا و مفهوم واژه «هستی در زبان و فرهنگ و تلقی فلاسفه ایرانی قرون اولیه، باید نام اصلی کتاب «هستی_داد» باشد نه هستی. در پایان هم بهضرورت توجه ایرانیان به زبان فارسی در برابر عربی اشاره شده که بسیاری از متفکرین لازم میدیده اند به این زبان هم، کتابی آسمانی وجود داشته باشد تا براساس موازین و معتقدات تاریخی و اساطیری ایران، مبانی عقیدتی تبیین و تفسیر شود. به همین دلیل کسانی که نمیخواسته اند دینی غیر از اسلام در فضای فرهنگ ایران مطرح باشد، کتاب آسمانی اسلام، یعنی قرآن را در دوره سامانی به پارسی برگرداندند.
ملخص الجهاز:
"هستی– داد" نخستین کتاب پارسی در هستیشناسی 1 دکتر نصرالله پورجوادی چکیده در این مقاله ، سـخن بر سر صورت صحیح نام یک کتاب است از ابوالعباس ایرانشهری و آن کتابی اســت که بر اســاس بیان الادیان ابوالمعالی محمد بلخی نام آن را «هســتی» دانســته اند.
com تاریخ دریافت : ١٣٩٧/١٠/٢٨ تاریخ پذیرش : ١٣٩٨/٢/٢٢ در گزارش کوتـاهی کـه ابوالمعالی محمد بلخی در کتاب بیان الأدیان (نوشـــته در ٤٨٥) دربارة حکیم و فیلســوف ایرانی ابوالعباس ایرانشــهری داده اســت ، عنوان یکی از کتاب های وی را به گونه ای ذکر کرده که قرائت آن باعث ابهام شـده و درنتیجه ، موضـوع کتاب هم ، به کلی ناشـناخته مانده است .
جمله ای که دربارة ایرانشهری آمده است : این مرد محمدبن الایرانشــهری بود و دعوی نبوت عجم کرد و چیزی جمع کرد به پارسی و گفت : این وحی است به من ، به جای قرآن ، بر زبان فرشته ، نام او هستی داد.
نکتۀ دیگر این است که وقتی کتاب "هسـتی – داد" وحی بود، ایرانشهری هم باید نبی یا پیغمبر باشد و این مطلبی است که ابوالمعالی در جملۀ خود بدان تصـریح کرده اسـت .
لذا وقتی ادعا می کند که وی کتابی به پارسـی آورده که "وحی اسـت به من به جای قرآن بر زبان فرشته "، منظور این نیسـت که فقط الفاظ و کلمات و "لغت " به پارسـی بوده ، بلکه مفاهیم و اسـطوره ها و داسـتان های قومی و تمثیـل هـا و حکمـت هـا همـه متعلق به فرهنگ ایرانشـــهری اســـت .