خلاصة:
قانعی طوسی احتمالا میانه سالهای (644- 646 ه.ق) کلیلهودمنه بهرام شاهی (انشای نصرالله منشی) را در 10548 بیت در قونیّه آسیای صغیر و به نام عزّالدین کیکاووس دوم از سلاجقه روم به نظم کشیده است. گرچه موضوع این منظومه تعلیمی- تمثیلی با حماسه ملّی ایران متفاوت است قانعی به دلایلی مانند: انتخاب وزن شاهنامه برای نظم کلیلهودمنه، همشهری بودن با فردوسی و ایراندوستی و شاهنامهگرایی سلجوقیان روم، هم احترام خود را به فردوسی نشان داده و هم به صورتهای مختلف از شاهنامه بهرهمند شده و تاثیر گرفته است. این توجّهات و تاثیرات در هفت بخش تقسیمبندی و بررسی شده است: 1. صفات و تعابیر ستاینده و احترامآمیز برای فردوسی و شاهنامه؛ 2. تضمین ابیات شاهنامه؛ 3. آوردن عین مصراعهای شاهنامه یا با تغییرات اندک بدون اشاره به نام فردوسی؛ 4. تاثّر از مصراعها و بیتهای شاهنامه و سرودن مشابه آنها؛ 5. تعابیر، کنایات و تصاویر شاهنامهای؛ 6. استفاده از مضامین شاهنامه؛ 7. ذکر نام شهریاران و پهلوانان شاهنامه.
ملخص الجهاز:
درهرحال اگر مطابق بـا حـدس اسـتاد صـفا برخی بیت های منقول در تاریخ ابن بیبی از سلجوق نامۀ قانعی باشد معلوم مـیشـود کـه ایـن منظومـه هم مانند کلیله ودمنۀ او در وزن شاهنامه بوده است و نشانه های تأثیرپـذیری از فردوسـی در آن هـا هـم دیده میشود.
تعابیر، کنایات و تصاویر شاهنامه ای در منظومۀ قانعی تعابیر، کنایات و تصویرهایی به کار رفته که یا نخستین محل کاربرد آن هـا در شـاهنامه است و یا رواج آن تعبیر و تصویر در زبان فارسی احتمالا به دلیل استعمال در بیان فردوسی بوده اسـت و به همین سبب میتوان آن ها را کنایات و تصاویر شاهنامه ای زبـان فارسـی نامیـد و کاربردشـان را در هر متنی که پس از فردوسی پدید آمده باشد به ویژه در منظومه هـای سـروده شـده بـه بحـر متقـارب از نشانه های تأثیر شاهنامه دانست .
قانعی نیز بنابر همین سنت غالب ادبی پنج بار برای ستایش ممدوح خـود عزالـدین کیکـاووس دوم از نام شخصیت های شاهنامه ای استفاده کرده که سـه بـار بـه صـورت همانندسـازی بـوده و دو بـار نیـز کیکاووس سلجوقی را بر آن ها برتری داده است : بـــه کـــاووس کـــی بـــاد گیتـــی ارم کـــــه دارد نهـــــاد فریـــــدون و جـــــم (ص ٤٣، ب ١٥) جهـــــان را فریـــــدون فـــــرخ بـــــود جهـــان نـــو چـــو بـــازار خلـــخ بـــود (ص ٤٥، ب ١٢) جهانــــدار کــــاووس فرخنــــده پــــی جهـــــان را نمـــــودار کـــــاووس کـــــی (ص ٢٦٤، ب ٨) شهنشــــــاه کــــــاووس لشــــــکرپناه کـــه صـــد بنـــده دارد چـــو کـــاووس شـــاه (ص ٣٥٢، ب ٧) بــه فرمــان تــو مثــل هوشــنگ و جــم ز ســــر پــــای ســــازند همچــــون قلــــم (ص ٤٧٠، ب ٣٤٩) نوعی دیگر از اشاره به شاهان و گوان شاهنامه در شعر فارسـی بـه منظـور مقاصـد تعلیمـی اسـت .