خلاصة:
خانوارها برای بیشینه کردن مطلوبیت خود، نیازمند داشتن سطح همواری از مخارج مصرفی خود هستند. یکی از عوامل تاثیرگذار بر هموارسازی مصرف، داشتن بازار سرمایه کامل، نبود محدودیت نقدینگی و دسترسی به منابع مالی است تا افراد قادر باشند با وامگرفتن و وام دادن، از مصرف پرنوسان جلوگیری کنند. مقاله حاضر، به بررسی موضوع بیشحساسیت مصرف خانوار با تاکید بر محدودیت نقدینگی در ایران، با استفاده از دادههای ترکیبی مربوط به دو دوره ۱۳۹۱- ۱۳۸۹ و ۱۳۹۴- ۱۳۹۲ میپردازد. نتایج تحقیق براساس دادههای کل نمونه و دادههای طبقهبندیشده در دو دوره، حاکی از تایید پدیده بیشحساسیت مصرف نسبت به درآمد جاری در اقتصاد ایران است. این یافته، فرضیه درآمد دائمی مبتنی بر انتظارات عقلایی را در ایران رد میکند. همچنین نامتقارن بودن اثرات نرخهای رشد مثبت و منفی درآمد بر مصرف، تاییدی بر وجود محدودیت نقدینگی خانوارها است. شناسایی مشخصههای اجتماعی- اقتصادی خانوارهای با بیش حساسیت بالا، بویژه در دوره رکودی ۹۴- ۱۳۹۲، حاکی از آن است که خانوارهای با عدم دسترسی و یا دسترسی ناکافی به وامهای بانکی، خانوارهای با سرپرست مسن، خانوارهای با سرپرست شاغل غیردولتی، خانوارهای کمدرآمد و خانوارهای روستایی، بیش از سایر خانوارها، با مساله بیش حساسیت مصرف مواجه هستند.
Households need to have a smooth level of consumption in order to maximize their utility. Among the factors influencing consumption smoothing are: the existence of a perfect capital market, lack of liquidity constraints and access to financial resources, so that individuals are able to borrow and lend in order to prevent their income and consumption fluctuations. This paper attempts to investigate the excess sensitivity of household consumption with emphasis on liquidity constraints in Iran using panel data related to two recessionary periods of 2013-2015 and the pre-recessionary period of 2010-2012. The results show that the excess sensitivity of consumption to current income is significant. This finding rejects the permanent income hypothesis based on rational expectations in Iran. The asymmetric impacts of the positive and negative growth rates of income on consumption confirm the liquidity constraints of households. Identification of the socioeconomic characteristics of households with higher sensitivity, especially during the recession of 2013-2014, suggests that households without access to or inadequate access to bank loans, the elderly-headed households, families headed by non-governmental employees, low-income and rural households are more sensitive to income in comparison to the other households.<br>
ملخص الجهاز:
در اين بخش، ابتدا ضريب بيشحساسيت خانوارها، با استفاده از کل دادههاي خانوارهاي مشترک و همچنين با استفاده از دادههاي طبقهبندي شده دهکهاي درآمدي، براي دو دوره ١٣٩١-١٣٨٩ و ١٣٩٤-١٣٩٢ برآورد شده و سپس، ويژگيهاي اقتصادي- اجتماعي خانوارهاي با بيشحساسيت بال به تفکيک پيري و جواني سرپرست خانوار، نوع شغل سرپرست خانوار، سطح درآمد خانوار، شهري و روستايي بودن خانوار 1.
از متغيرهاي رايجي که فلوين به عنوان شاخصي براي محدوديت نقدينگي استفاده ميکند، نرخ بيکاري است و آزمون فرضيه درآمد دائمي برمبناي انتظارات عقليي را به شرح سيستم معادلت زير در نظر ميگيرد: )به تصویرصفحه مراجعه شود) معادله اول، درآمد کل، معادله دوم، نرخ بيکاري و معادله سوم، به تابع مصرف اشاره ميکند.
پس از برآورد معادله ٧ به تفکيک داده هاي دو دوره ١٣٩١-١٣٨٩ )دوران قبل از رکود( و ١٣٩٤- ١٣٩٢ )دوران رکود(، به بررسي ضريب درآمد پرداخته و اين ضريب، از نظر حساسيت بال و يا پايين مصرف نسبت به درآمد، مورد سنجش قرار ميگيرد.
سپس در اين پژوهش نيز همچون مقاله )٢٠١٣ ,Waldmann &Giamboni, Millemaci )، از نرخ رشد مثبت و منفي مخارج کل، به عنوان شاخصي براي نرخ رشد مثبت و منفي درآمد، به منظور آزمون وجود يا عدم محدوديت نقدينگي، به صورت معادله زير استفاده ميشود: )به تصویرصفحه مراجعه شود) که REXPP نرخ رشد مثبت و REXPN نرخ رشد منفي مخارج کل هر خانوار است.
نتايج، براي خانوارهاي داراي بيش حساسيت بال، به شرح زير است: ١- وام دريافتي خانوار وجود محدوديت نقدينگي، دسترسي خانوارها را به منابع بانکي کاهش ميدهد و از اين جهت، مانع هموارسازي مصرف در مقابل نوسانات درآمدي ميگردد.