خلاصة:
این پژوهش با هدف تهیه پروتکل آموزشی رفتار با کودکان طلاق، ویژة مادران، انجام شد. در این پژوهش آزمایشی که از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود، روش نمونهگیری از جامعه در دسترس انتخاب و پس از انتساب تصادفی آزمودنیها به دو گروه کنترل و آزمایش، تعداد مادران طلاق 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش، 20 نفر گروه کنترل) که دارای کودک 6-12 سال بودند را شامل میشد. برای گروه آزمایش 12 جلسه برنامة مداخلهای ویژة کودکان طلاق طی 4 هفته متوالی و سه روز در هفته برگزار شد و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. در این پژوهش از این پرسشنامهها سود برده شد: پرسشنامة خشم اسپیلبرگ (1999)، پرسشنامة اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگ (1989)، پرسشنامة احساس گناه کوگلر و جونز (2000)، پرسشنامة سازگاری بل (1934) و پرسشنامة جو عاطفی خانواده هیل برن (1964). برای آزمون فرضیههای پژوهش از تحلیل کوواریانس تکمتغیره استفاده شد. بررسی نتایج نشان داد که تفاوت بین میانگینهای گروه آزمایش و کنترل معنادار بود (001/0>p). بر اساس یافتههای پژوهش، پروتکل آموزشی طراحی شده میتواند با تغییر مثبت رفتار مادران کودکان طلاق، باعث بهبود وضعیت روانی این کودکان شود.
The aim of this study was formulating a training protocol for treating with children of divorce for the mothers and examining its effect on the mothers’ behavior. In this experimental pre-test and post-test with control group research design, by use of purposive sampling method, 40 divorced women with 6-12 years old children were chosen and randomly were assigned to experimental and control groups (20 of each). After answering the questionnaires as pre-test, 12 training sessions was held for the experimental group during four continuous weeks, three days a week, while the control group received no intervention. The instruments consisted of five questionnaires: State-Trait Anger Expression Inventory (STAXI), Spielberger State-Trait Anxiety Inventory, Kogler & Jones Guilt Inventory, Bell adjustment Questionnaire, and Burn Family Emotional Condition Questionnaire. For analyzing the data, descriptive statistics such as frequency, mean, and standard deviation were used, and for testing research hypothesis covariance analysis was used. The results showed that the difference between the experimental and control group’s mean were meaningful (P<001/0). According to findings it could be concluded that the designed protocol can improve the psychological state of the children of divorce by establishing a positive change in their mother’s behavior. <br />
ملخص الجهاز:
واژههای کلیدی: بسته آموزشی، کودکان طلاق، مادران طلاق Formulation of training protocol for treating with children of divorce for mothers and its effect on the mothers’ behavior Afsane Gholami.
همچنین بهطورکلی مشکلاتی که طلاق والدین برای کودکان ایجاد میکند عبارتاند از: از بین رفتن سازگاری (نصر اصفهانی و همکاران، 1380؛ حبیبی و ساجدی، 1386)، احساس گناه13، اجتماعی بودن کم، کنارهگیری زیاد، افسردگی، اعتمادبهنفس کم (پرتی14، 2009)؛ اضطراب و خشم (اسپیگرمن و همکاران15، 2010)؛ مشکلات عاطفی و رفتاری (برنتانو و کلارک- استوآرت، 2011)، غمگینی، تنهایی و عزتنفس پایین (کیم، 2014).
پژوهشهای دیگری که درزمینة اثرات مداخلات گروهی در مورد طلاق انجامشدهاند نیز نشان دادند این برنامهها به دلیل ماهیت گروهیشان توانستهاند زمینه را برای از انزوا خارج شدن این دسته از کودکان فراهم آورند تا دریابند که در چنین تجربهای تنها نیستند و ازاینرو اضطراب و افسردگی و خلق منفی آنها کاهش پیدا کرده است (گیلمن، اشنایدر و شولاک، 2005).
با توجه به اینکه از بین مشکلات کودکان طلاق ناسازگاری، اضطراب، خشم، نیاز عاطفی و احساس گناه در پژوهشهای گوناگون بیش از بقیه تکرار و مهم تلقی شدهاند و نیاز مادران بهعنوان مراقبان اصلی این کودکان، این پژوهش به دنبال تهیة پروتکل رفتار با کودکان طلاق ویژه مادران است.
میانگین و انحراف معیار نمرات رفتار با کودکان طلاق در مؤلفههای مختلف پژوهش حاضر که شامل مشکلات خشم، اضطراب، نیاز عاطفی، سازگاری و احساس گناه دو گروه آزمایش و کنترل در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون در جدول شماره 1 ارائه شده است.