خلاصة:
در دورة صفوی و قاجار، به سبب ارتباط با غرب، تمایل دربار به تجربة دنیای مدرن و اشتیاق جهان غرب به شناخت دنیای شرق نوعی دوگانگی سنتی و مدرن در بسیاری از مناسبات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه نمایان شد که این روند بر وضعیت زنان و حضور آنها در عرصههای اجتماعی نیز تأثیرگذار بود. چهرهنگاری در نقاشی ایرانی براساس الگوی مشخصی بوده است. آنچه در این پژوهش مطالعه شده، چهرة زن در نگارگریهای این دو دوره است. این مقاله در پی یافتن پاسخ این پرسشهاست: نمایش ویژگیهای زنانه در نقوش دورة صفوی و قاجار به چه صورت بوده است؟ چه تفاوتهای بین آنها در این دو دوره وجود داشته است؟ نتایج نشان میدهد که زن در آثار نگارگری پیش از قاجار، اغلب جایگاهی مثالی و اسطورهای داشته و از نظر نوع طراحی غیرواقعگرایانه ترسیم میشده و ارزش بصری آن همچون دیگر عناصر نگاره بوده است، ولی در اواخر دورة صفوی و دورة قاجار، بر اثر ارتباط با غرب، شاهد تغییر در نوع نگرش به نقاشی و درنتیجه توجه به واقعگرایی در ترسیم پیکرة زنان و همچنین شکلگیری آثار تکنگاره شده است؛ که این تغییرات به ارائة تصویری نو از زن در نقاشی ایرانی منجر شد. روش تحقیق توصیفیـ تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانهای است.
In the Safavid and Qajar dynasties, due to the relationship with the West, the desire of the court to experience the modern world and the desire of the Western world to recognize the East, a kind of traditional and modern dichotomy appeared in many social, cultural and artistic relationships of the society, which emphasized the status of women and Their presence in the social arena was also influential. The portraiture in Iranian painting has been based on a pattern. What has been studied in this research is the woman's face in the paintings of these two periods. This article seeks to answer the following questions: How was the presentation of women's features in the designs of the Safavid period and Qajar era? What differences did they have in these two periods? The results show that women in the works of pre-Qajar paintings often have an exemplary and mythical position and, in terms of design, were unrealistic, and its visual value was like other elements of the painting, but in the late Safavid period and the Qajar period Due to the relationship with the West, there has been a change in attitude towards painting, and as a result of attention to realism in drawing women's figures, as well as the formation of monotonous works, which led to a new image of a woman in Iranian painting. The research method is descriptive-analytic and the information gathering tool is library method.
ملخص الجهاز:
بررسی تأثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی در دوره های صفوی و قاجار بر چهره نگاری و پیکره نگاری زن مرضیه رشیدی ١*، علی رضا طاهری 2 چکیده در دورٔە صفوی و قاجار، به سبب ارتباط با غرب ، تمایل دربار به تجربۀ دنیـای مـدرن و اشـتیاق جهـان غـرب بـه شناخت دنیای شرق نوعی دوگانگی سنتی و مدرن در بسیاری از مناسـبات اجتمـاعی ، فرهنگـی و هنـری جامعـه نمایان شد که این روند بر وضعیت زنان و حضور آن ها در عرصه های اجتماعی نیز تأثیرگذار بـود.
این مقاله در پی یافتن پاسخ این پرسش هاست : نمایش ویژگی های زنانـه در نقـوش دورٔە صـفوی و قاجار به چه صورت بوده است ؟ چه تفاوت های بین آن ها در این دو دوره وجود داشته است ؟ نتایج نشان مـی دهـد کـه زن در آثـار نگـارگری پـیش از قاجـار، اغلـب جایگـاهی مثـالی و اسـطوره ای داشـته و از نظـر نـوع طراحـی غیرواقع گرایانه ترسیم می شده و ارزش بصری آن همچون دیگر عناصر نگاره بوده است ، ولی در اواخر دورٔە صفوی و دورٔە قاجار، بر اثر ارتباط با غرب ، شاهد تغییر در نوع نگرش به نقاشی و درنتیجه توجه به واقـع گرایـی در ترسـیم پیکرٔە زنان و همچنین شکل گیری آثار تک نگاره شده است ؛ که این تغییرات به ارائۀ تصـویری نـو از زن در نقاشـی ایرانی منجر شد.
زن در چهره نگاری صفوی دورٔە صفوی سرآغاز تحول در برخورد هنرمندان با عنصر زن در نقاشـی اسـت و اساسـا در ایـن دوره شیوه های جدیدی در هنر نقاشی و چهـره نگـاری شـکل مـی گیـرد کـه متـأثر از تحـولات فرهنگی و سیاسی و همچنین تغییر ذائقۀ هنری جامعه است .