خلاصة:
تاریخشناسی در غرب در طول دو قرن نوزده و بیست میلادی تحوّلات بسیار گستردهای را از سر گذرانده است؛ حرکت از «تاریخ ادبی» به سمت «تاریخ علمی»، از آن به سمت «تاریخ متمایل به علوم اجتماعی» و مطالعات میانرشتهای و امروزه قرار داشتن در معرض «نقد پست مدرن» از جمله آن است. برآمد تمام این تحوّلات امروزه تمایل بیشتر تاریخشناسی به «تفرد» و «فرهنگ» به جای «کلان» و «اقتصاد و سیاست» بوده است. تاریخنگاری جنگ هم در غرب از این تحوّلات مستثنی نبوده است. مسأله بررسی حاضر از خلال رهیافتی تشریحیـ تکوینی، ضمن ارائه گزارشی مختصر از تحوّلات تاریخشناسی غرب، این است که طی دو قرن اخیر این تحوّلات چه تأثیری بر دگرگونی تاریخنگاری جنگ داشته است؟ پاسخ به سؤال مذکور در قالب پنج حوزه موضوعی: الف) مفروضات پیشینی؛ ب) نقش ارزشگذاری؛ ج) نظامهای تبیینی؛ د) سازماندهی و دامنهیابی موضوعی و ه) گونهشناسی استنادات؛ سازماندهی گشته و مورد بررسی قرار گرفته است. در نتیجه از دو گروه «مورخان کلاسیک جنگ» و «مورخان نوگرای جنگ» در غرب میتوان صحبت کرد. گروه اول با تمرکز بر «تاریخ علمی» گاهی اجازه میدهند تحوّلات جدید تاریخشناسی نیز، در پنج حوزه موضوعی، فوق بر آنها تأثیر بگذارد؛ اما گروه دوم، برعکس، گاهی نگاهشان به مردهریگ کم استفاده «تاریخ علمی» هم میافتد.
Western historiography has experienced numerous developments during the 19th and 20th centuries, some of which being the departure from "literary history” toward “scientific history”, thereby toward “social sciences-oriented history” and interdisciplinary studies, and nowadays being subject to “post-modern criticism”. The result of all these developments has been the tendency of historiography of modern time to “individualism” and “culture” rather than “holism” and “economy and politics”. Western war historiography has been no exception to such evolutions. While providing a brief account of the developments of Western historiography, the present article, through an explicative-genetic approach, aims to analyze the impact of such developments on the transformation of war historiography. The analysis was performed revolving around five topics comprising of 1. Presuppositions, 2. Valuation, 3. Explicative systems, 4. Thematic organization and categorization, and 5. Reference typology. As a result of this study, one can talk about two groups of “classic historiographers of war” who, focusing on “scientific history”, sometimes allow the new developments of historical studies to influence them within the above-mentioned five topics and “new historiographers of war” who, by contrast, may sporadically have hindsight on the obsolete remnants of “scientific history”.
ملخص الجهاز:
واقعیت این است که تحولات دو قرن اخیر تاریخ نگاری موجب بروز پدیده هایی چون : گسترش چشمگیر حوزه های موضوعی مطالعات تاریخی و خروج انحصار از دست «سیاست »؛ حرکت از سمت تمرکز بر روایت های کلان و موضوعات عظیم به سمت توجه به تفرد و موضوعات کوچک ؛ کم رنگ شدن دغدغه های مرتبط به تبیین و قانون آوری به نفع تشریح و توصیف و دست بالا تبیین تکوینی؛ گسترش دامنه منابع قابل استناد تا جایی که به هیچ وجه محدود به اسناد رسمی و حتی مکتوبات نیستند؛ و نهایتا ظهور «فرهنگ » به عنوان مهم ترین مولد مسأله پردازی در تاریخ شناسی به جای سیاست و اقتصاد، شده اند.
آن ها با وقایع نگاری مبتنی بر اثبات گرایی (پوزیتیویسم ) غیرانتقادی که تفکر خلاق و انتقادی را نزد مورخ از بین میبردند مخالفت کردند؛ از تاریخ سیاسی که خود را مشغول زندگی شاهان ، شخصیت های سیاسی، گزارش طولانی جنگ ها و توطئه ها میکرد فاصله گرفتند؛ به تقسیم بندیها تخصصی و نفوذناپذیر حوزه های مطالعه تاریخی در قالب مناطق یا ادوار چنان که به انزوا کار مورخان از هم بیانجامد پاسخ منفی دادند؛ بر روی ضرورت غنی بخشیدن به کار تاریخی با کمک گرفتن از یافته های رشته هایی چون جغرافیا، اقتصاد، جامعه شناسی، روانشناسی و غیره ، تأکید نمودند؛ معتقد شدند که مفهوم منابع تاریخی باید چنان گسترش یابد که هر داده باقی مانده از گذشته شایسته بررسی گردد و انحصار اسناد دولتی شکسته شود؛ از تقدم تفکر خلاق در کار تاریخی به شکلی که به تدوین چارچوب های نظری منعطف راه داده و به «شناخت تاریخی» منتهی شود دفاع کردند؛ بین نظریه و روش قائل به رابطه دو سویه شدند به نحوی که امکان تصحیح دائمی این دو با شروع و ادامه فرآیند پژوهش را فراهم آورد؛ همچنین ضرورت حفظ عینیت در پژوهش های تاریخی و استفاده به جا از اسناد و مدارک تاریخی را در میان تمام موارد فوق ، مورد تاکید مجدد قرار دادند (بردول ، ١٣٧٢: بیست و شش و بیست وهفت ).