خلاصة:
هدف این پژوهش تشخیص تأثیر سرمایههای فرهنگی و اجتماعی بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه آزاداسلامی شهر تهران و ارائه الگوی مطلوب برای آن میباشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، باروش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری آن کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد شهر تهران بودند که از بین آنها، تعداد 384 نفر از براساس فرمول کوکران و با استفاده از روش تصادفی طبقهای، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، سه پرسش نامه سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و پرسش نامه استقرار مدیریت دانش بوده است. روایی پرسش نامه با تأیید خبرگان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای سرمایه فرهنگی 0/87، سرمایه اجتماعی 0/89 و برای پرسش نامه استقرار مدیریت دانش 0/90 محاسبه شد. دادههای آماری نیز با استفاده از رگرسیون و تحیل عاملی تأییدی، بر اساس مدل مفهومی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین مؤلفههای سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با استقرار مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و همچنین این دو نوع سرمایه، بر تمامی ابعاد استقرار مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی تهران تأثیرگذار بودند.
The purpose of this applied descriptive survey was to investigate the effect of cultural and social capital on the establishment of knowledge management at Islamic Azad University in Tehran and provide a theoretical optimal model. The research population included all managers and personnel at Islamic Azad universityes of Tehran from whom a stratified sample of 384 was selected according to Cochran formula. The research data were collected employing the Bourdieu Cultural Capital Questionnaire, Nahapit and Kouchal social capital inventory and Ebrahimi Knowledge Management Deployment Questionnaire, all of which had already been validated by experts. The instruments were piloted and their reliability measures computed via Cronbach's alpha were found at acceptable levels of 0.87 for social capital questionnaire, 0.88 for social capital, and 0.91 for knowledge management deployment questionnaire. The research data obtained were analyzed using regression and confirmatory factor analysis. The analytical results displayed that the components of social capital and cultural capital were significantly and positively correlated with and had significant effects on all aspects of the establishment of knowledge management at Islamic Azad University
ملخص الجهاز:
هدف از اين پژوهش ، بررسي و ارائـۀ الگوي مطلوب ، براي ارزيابي استقرار و آمادگي دانشگاه آزاد براي مديريت دانش ، براساس متغيرهاي سرمايه اجتماعي و فرهنگي اين حوزه است .
اين پژوهش در همين راستا به بررسي تأثير سرمايه اجتماعي و فرهنگي بر استقرار مديريت دانش در دانشگاه آزاد اسلامي بر اساس مدل زير ميپردازد.
دربارة با مؤلفه هاي استقرار مديريت دانش نيز ميتوان گفت که با ارتقاي يک واحد از بعد سرمايه اجتماعي، ٠/٧٤١ واحد انحراف معيار فرهنگ سازماني، ٠/٦٠٣ واحد معيار معيار ساختار سازماني، ٠/٦٥٣ واحد انحراف معيار زيرساخت سازماني، ٠/٩٢٥ انحراف معيار محتواي تغيير 022 و ٠/٧٧٢ واحد انحراف معيار پشتيباني از تغيير، ارتقا پيدا ميکند.
در مورد مؤلفه هاي استقرار مديريت دانش نيز ميتوان گفت که با ارتقاي يک واحد از بعد سرمايه فرهنگي، ٠/٨٥٤ واحد انحراف معيار فرهنگ سازماني، ٠/٦٥٢ واحد معيار معيار ساختار سازماني، ٠/٣٢١ واحد انحراف معيار زيرساخت سازماني، ٠/٤١٥ انحراف معيار محتواي تغيير و ٠/٨٥٣ واحد انحراف معيار پشتيباني از تغيير، ارتقا پيدا ميکند.
مقدار آماره T و سطوح معنيداري به دست آمده نشان از معنيداري ضريب Tدارد و نشان ميدهد که سرمايه فرهنگي بر استقرار مديريت دانش و مؤلفه هاي آن شامل فرهنگ سازماني، ساختار سازماني، زيرساخت سازماني، محتواي تغيير و پشتيباني از تغيير تأثير مثبت دارد.
The Study of the Relationship between Social Capital and Organizational Preparedness for the Establishment of Knowledge Management at Mobarakeh Steel Company Isfahan.