خلاصة:
«داستان امیرارسلان نامدار»، یکی از خوش اقبالترین داستانهای عامیانۀ زبان فارسی است که ظاهرا در عهد ناصرالدینشاه ساخته و پرداخته شده است. از آنجا که ادبیات عامیانه پنجرهای است که حیات اجتماعی ملل را مینمایاند و پیامها در متن این نوع از آثار ادبی با واقعیتهای تاریخی، فرهنگی و ایدئولوژیکی مردم آن سرزمین در پیوند است در این پژوهش سعی بر آن بوده است که پس زمینههای تاریخی و ایدئولوژیکی متن مورد بررسی قرار بگیرد و با توجه به حوادث و شواهد و گزارشهای تاریخی به رابطۀ بین دو متن تاریخی و داستانی بپردازد. در آغاز به شرایط فرهنگی و تاریخی عصرسلجوقیان، جنگهای صلیبی وفتوحات و منش رفتاری ارسلانبنداوود و سپس به مهمترین بنمایههای داستانی امیرارسلان پرداخته شده است. برآیند پژوهش آن است که این داستان ژانری تاریخی بوده است که دلالت بر فتوحات امیرارسلان بن داوود سلجوقی و فرزندش ملکشاه داشته است و از حیث ایدئولوژیک در راستای نبرد مسلمانان با مسیحیان (جنگهای صلیبی) که در گذر ایام به ژانری داستانی و رمانس مذهبی-عاشقانه با بنمایههای سحر و جادو تبدیل شده است و مسلما پیش از تدوین آن در عهد ناصری، قسمتهای مهمی از این اثر در میان بخشی از مردم نوشته یا نانوشته روایت میشده است.
Amir Arsalan-e-Namdar fiction is one of the luckiest romances in popular style. Apparently, it is created by Mirza Mohammad Ali Naqib al-mamalek, the court storyteller or naqqal baashi of Naser al-din Shah and written down by Fakhar al-dowleh, a daughter of Shah. Mohammad Jafar Mahjub, the editor of the standard edition of Amir Arsalan, confirmed. Since popular literature can be considered as a window to reflect the social life of people, the messages from this type of literature are usually in accordance with the historical, cultural and ideological facts about people of the their territory and time. In this study, the author has focused on the historical, cultural and ideological background of popular literature. She illustrates the relation between the historical reports given from Amir Arsalan ibn Davood Saljouqi, Malekshah Saljouqi’s life and the underlying subjective motives of Amir Arsalan-e-Namdar. Considering the most important component in historical literature and the story of Amir Arsalan, this study concludes that the historical story of Arsalan ibn Davood Saljouqi and Malekshah has been transferred to a romance story through time while the story has been narrated, written or unwritten, before it has eventually been written in Naseri era.
ملخص الجهاز:
بنا بر شهرت ، محبوبيت و اهمّيتي که قصۀ اميرارسلان در بره هاي از تاريخ و فرهنـگ و ادب ايران داشته است ، محققان بسياري به اين اثر توجه داشته اند؛ از زنده يـاد محمـدجعفر محجوب ، ايرج افشار، غلامحسـين يوسـفي و رسـتگار فسـايي گرفتـه تـا محققـاني کـه بـا نگاه هاي نو و در ابعاد گوناگون ، اين متن را مورد واکـاوي قـرار داده انـد کـه از آن جملـه اســت : «گزاره هــاي قــالبي در قصــه اميرارســلان » از هــادي يــاوري (١٣٨٧)، «تحليــل ساختگرايانه بر قصۀ امير ارسلان » از عليرضا حاجيان نژاد (١٣٨٩)، «داستان اميرارسـلان بـه منزلۀ متن گذار از قصۀ سنتي به عصر رمان » از هادي ياوري (١٣٩٠)، «ساختار بن مايـه هاي داستاني اميرارسلان » از ميلاد جعفرپورو مهيار علويمقـدم (١٣٩١)، «تحليـل کهـن الگـويي داستان اميرارسلان ، براساس نظريه يونگ » از حميدرضا فرضي (١٣٩٦)، «هويت ابهـام آميز نقال اميرارسلان » از مريم سـّيدان (١٣٩٢)، «اميرارسـلان و مسـئلۀ ژانـر» اثـر ويليـام هـانوي (١٩٩١) و «نقش بافت و مخاطب در تفـاوت سـبک نثـر اميرارسـلان و ملـک جمشـيد» از محمود فتوحي و هادي ياوري (١٣٨٨) را ميتوان نام برد و در اين مقاله با تکيـه بـر متـون تاريخي و ادبي به پـس زمينـه هاي فرهنگـي و تـاريخي و ايـدئولوژيک خلـق اثـر پرداختـه شده است .