خلاصة:
خوارج فرقهای سیاسی -مذهبی بودند که پس از ظهورشان در نیمهی نخست قرن اول هجری
در عراق امروزی, بهتدریج به سرزمین ایران نیز وارد شدند و در این سرزمین علم طغیان و
شورش علیه خلفای آموی و عباسی را برداشتند. شورشهای خوارج در ایران به مدت سه قرن
ادامه پافت و برخی از آنها آن قدر اهمیت داشت که شخص خلیفه خود برای رسیدگی
بدانها مجبور شد اقدام نماید. با اینحال» خوارج نتوانستند هیچگاه یک خطر قابل ملاحظه
برای حکومت مرکزی به حساب آیند و به صورت مقطعی شورش مینمودند. سوال اصلی
پژوهش حاضر این گونه طرح میشود که چرا و چگونه خوارج توانستند مدت سه قرن در
ایران دوام بیاورند و هواخواه داشته باشند و هم چنین نتوانستند اقدام موثری را در ایران انجام
دهند؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که خوارج به دلیل برخی ویژگیهای اعتقادی و
روحیهی مبارزاتی خود و یز توجه به مسائل به وجود آمده برای مردم سرزمینهای فتح شدهی
اسلامی» توانستند گروههای مختلفی را به سوی خود جذب کنند و از طرف دیگرء بهدلیل
یکسری ویژگیهای اعتقادی از جمله سرسختی در دفاع از عقیدهی خود و تفسیر خاص از
مسائل دینی و عدالت اجتماعی نتوانستند یک همگرایی موئثر بین سایر گروهها و عناصر
ناراضی از حکومت به وجود آورند و در نهایت» هیچگاه به عنوان یک عنصر رهبر و موثر در
تاریخ ایران مطرح نشدند. این پژوهش درصدد است تا با روش تاریخی با رویکرد توصیفی -
تحلیلی بر پایه گردآو ری دادهها از منابع کتابخانهای به مطالعهی اقدامات خوارج در ایران
بپردازد و آنها را تحلیل کند.
ملخص الجهاز:
سـوال اصـلی پژوهش حاضر این گونه طرح می شود که چرا و چگونه خوارج توانسـتند مـدت سـه قـرن در ایران دوام بیاورند و هواخواه داشته باشند و هم چنین نتوانستند اقدام موثری را در ایران انجـام دهند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که خوارج به دلیل برخی ویژگـی هـای اعتقـادی و روحیه ی مبارزاتی خود و نیز توجه به مسائل به وجود آمده برای مردم سرزمین های فتح شده ی اسلامی ، توانستند گروه های مختلفی را به سوی خود جذب کننـد و از طـرف دیگـر، بـه دلیـل یک سری ویژگی های اعتقادی از جمله سرسختی در دفاع از عقیده ی خود و تفسـیر خـاص از مسائل دینی و عدالت اجتماعی نتوانستند یک هم گرایـی مـوثر بـین سـایر گـروه هـا و عناصـر ناراضی از حکومت به وجود آورند و در نهایت ، هیچ گاه به عنوان یک عنصر رهبـر و مـوثر در تاریخ ایران مطرح نشدند.
))١ خوارج ایران بیشتر در سیستان و خراسان قدرت داشـتند و در سه قرن اول هجری غالبا تشکیل دسته های بزرگ می داده و تسلط خلفا را بر این نواحی دشوار می ساخته اند چنان که خلفا گاه مجبور می شدند به تن خود برای رفع مزاحمت آنان لشکرکشـی کنند و حتی باید گفت روش خوارج در نواحی شرقی ایران وسیله یی برای مخالفت با حکومت مرکزی اسلام شده بود و اشخاصی بسیار معروف از میان خوارج مشرق ظهور کرده انـد کـه در رأس همه ی آنان حمزه بن عبد الله خارجی قرار داشت .