خلاصة:
در این پژوهش، شیوههای کاربرد رنگ را در غزلیات شمس مولانا بررسی کردهایم؛ شیوههایی که انتقال معانی و مفاهیم ذهنی او را تسریع کردهاند و از نظر شناختی نیز حائز اهمیت هستند. رنگ در غزلیات شمس بسیار تراکم دارد. به همین دلیل، ما از کثرت رنگ به «سماع رنگ» تعبیر کردهایم. منظور از کثرت رنگ، هم تعداد رنگهاست و هم رنگ در انواع نمودهای آن و نیز شیوههای کاربرد رنگها در آن مد نظر است. این تراکم رنگ را به طرق مختلف که عبارتند از: کمپوزیسیون رنگ (خلوص رنگ، حرکت در رنگ، هارمونی رنگ و کنتراست رنگ) و تأثیر رنگ در ادراک خودآگاه و ناخودآگاه، و نیز اکسپرسیون رنگ (روانشناسی رنگ) بیان کردهایم. ترکیببندی رنگها در غزلیات شمس، گاهی در یک بیت، گاهی در چند بیت پیاپی و گاهی در هر بیت یک غزل، پیدرپی، یک یا چند رنگ یا مصادیق رنگها بهکار برده شدهاست. در این پژوهش، رنگهای پربسامد را با مفاهیم آنها تحلیل کردهایم و از اصطلاحاتی که در فیزیک و هنر کاربرد دارند، در خدمت ادبیات و روانشناسی بهره بردهایم. به دلیل گستردگی رنگها در غزلیات شمس، فقط به رنگهای سفید، سیاه و قرمز بسنده کردهایم. روش ما در این تحقیق نیز کمّی و کیفی است. مولانا در همۀ غزلیات خویش از رنگها برای بیان مفاهیم انتزاعی و گاهی مفاهیم محسوس و حقیقی بهره بردهاست. همچنین، از رنگها بیشتر به شکل نمادین و سمبولیک استفاده کردهاست. در عرصۀ شعر، رنگهاـ که مُثُلهای ازلی هستند و فرزندان نورند و نور مادر آنهاست ـ یاریگر اندیشۀ مولانا هستند. این مفاهیم انتزاعی با رنگ برای انسان ملموستر و محسوستر میگردند. نویسندگان در این پژوهش برآنند که ابعاد تازهای از این جهان پررمز و راز مولانا را در غزلیات شمس با تلفیق رویکردهای زیباییشناختی و روانشناختی بازنمایی کنند.
This research studies the use of color in Rumi’s Diwan-e Shams-e Tabrizi. Since many colors with different symbolic representations are used in this work, we have used “sama,” which is a Sufi ceremony involving dancing, to refer to the ubiquity of color in it. The article considers three aspects to this ubiquity: composition of color (purity of color, motion in color, harmony of color, and contrast of color), the influence of color on conscious and unconscious perception, and expression of color (psychology of color). Adopting the notions of physics and art, the article analyzes the symbolic representations of the colors white, black, and red, which Rumi sometimes uses to express concrete concepts and sometimes, as they make abstraction more tangible to the reader, to express abstract ones.
ملخص الجهاز:
سماع رنگ در غزليات شمس (کمپوزيسيون رنگ و تأثير رنگ در ادراک خودآگاه و ناخودآگاه ) حبيب الله عباسي استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه خوارزمي عليرضا مرادي استاد روانشناسي باليني دانشگاه خوارزمي غلامعلي فلاح استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه خوارزمي 1 صديقه غلام زاده دانشجوي دکتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه خوارزمي تاريخ دريافت مقاله : ١٣٩٧/١١/٢٩؛ تاريخ پذيرش مقاله : ١٣٩٨/١١/١ چکيده در اين پژوهش ، شيوه هاي کاربرد رنگ را در غزليات شمس مولانا بررسي کرده ايم ؛ شيوه هايي که انتقـال معاني و مفاهيم ذهني او را تسريع کرده اند و از نظر شناختي نيز حائز اهميـت هسـتند.
مولانا در ساختار يک يا چند بيت پياپي يا يک غزل کامل ، با استفاده از رنگ هاي ظريف در کنار هم و در ارتباط با هم که گاهي مکمل هستند، يا تضاد و کنتراسـت رنگـي و يـا هارموني رنگي دارند، ايجاد حرکت نموده است و در بيان افکار و باورهاي عرفاني و ديگر انديشه هايش استفاده کرده است .
سماع رنگ سياه در غزليات شمس رنگ هاي قدرتمند مانند سياه و قرمز نيز در شعر مولانا بسامد بسيار بالايي دارد: «رنگ سياه قدرتمند مرموز، قدر، کلاسيک و زيبا که همواره روي ذهن آدمي تأثيرگذار است .
سماع رنگ سرخ در غزليات شمس در غزليات مولانا از رنگ هاي برازنده ، زيبا و باسليقه نيز استفاده شده اسـت ؛ ماننـد: رنـگ قرمز.
مولانا براي انتقال مفاهيم و انديشه هاي خود، ناخودآگاه و خودآگاه از رنگ ها استفاده کرده است .