خلاصة:
در بحث نظریهپردازی آسیبهای اجتماعی، هدف میتواند حل آسیبها و یا مدیریت آسیبها باشد. هدف این پژوهش این است که در نظریهپردازیهای علوم اجتماعی موجود، هدف، مدیریت آسیبهاست نه حل آنها. بعکس، در نظریهپردازی اسلامی هدف، حل آسیبهای اجتماعی است. معتقدیم که در این راه ضمن حل آسیبها مدیریت آنان هم اتفاق میافتد. برای بررسی این ادعا و درک کم و کیف آن، اصل را بر ارادۀ فردی و اجتماعی میگذاریم. کسانی که انحراف پیدا میکنند و در اصطلاحات علوم اجتماعی امروز هنجارهای فردی و یا اجتماعی را میشکند این کار را مبتنی بر ارادۀ خویش انجام میدهد. در فرد و در جامعه قائل به سه سطح ارزشها و اخلاق، علم و معرفت و رفتار هستیم. در هر یک از این سطوح و بین آنان انحراف در فرد، در جامعه و یا در بین فرد و جامعه میتواند راه یابد. اندیشمندان علوم اجتماعی غرب میکوشند که این سه سطح را در فرد، در جامعه و بین فرد و جامعه بر مبنای واحدی هماهنگ کنند، این کار منجر به مدیریت ناهنجاری میشود. در اندیشۀ اسلامی به علت اصل بودن توحید، نبوت و معاد، اصل بر هماهنگ شدن ناهماهنگیهای فردی، اجتماعی و یا بین فرد و جامعه بر اساس ارادۀ الهی است. به این ترتیب، آسیب هم مدیریت و هم حل میشود. در این پژوهش تلاش بر این است که با اتکاء به مفاهیم قرآنی موارد فوق را با استدلال منطقی بحث و نظریهپردازی کنیم.
In discussing the theories of social harms, the purpose can be solving harms or manage the harms. The purpose of the existing social science theories is to manage the harm rather than solve it. On the contrary, the purpose of Islamic theorizing is to solve social harms. We believe that using this method, the harms will be solved and managed together. In order to investigate this claim and understand its quantity and quality, we consider individual and social will as a matter of principle. People who break individual and social norms and deflect themselves, they do it by their own will. We believe three levels of values, ethics, science, knowledge and behavior in individual and society. At each of these levels and between them, deflection can occur in person, in society or between person and society. Western social thinkers are trying to coordinate these three levels in person, in society or between person and society. This resulted in the anomalous management. Due to the principles of monotheism, prophecy and resurrection in Islamic thought, the purpose is to coordinate personal or social inconsistencies or inconsistencies between individual and society based on divine will. As a result, harm is managed and solved simultaneously. The purpose of this study is to theorize and discuss the above components by relying on Quran concepts with rational reasoning.
ملخص الجهاز:
فقر، فساد و تبعیض سه محور اساسی هستند که مدتهاست مورد توجه قرار گرفته و مدیران دلسوز را به تلاشی مضاعف برای رفع آنان بسیج کرده است.
ارادۀ جمعی بر اساس باورهایِ به توافق جمع رسیده شکل میگیرد و الگوهای طراحی شدۀ آن در نظام سیاسی جامعه خودنمایی میکند.
اگر بخواهیم کمی جزییتر و با تفصیل بیشتر بیان کنیم لازم است در دستگاه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه، یک محور حاکم شود و این محور، قدرت انسجامدهی بین هر دستگاه و هر سه دستگاه با هم را داشته باشد.
به این ترتیب میتوان گفت: اختیارِ نوع محورِ باورهای جمعی، یعنی ارزشها و اخلاق اجتماعی، و توان الگوسازی بر اساس آن محور، و سوم میزان همتی که برای اجرای الگوهای طراحی شده توسط جمع به کار میرود، تعیینکنندۀ کمیت و کیفیت هماهنگی و انسجام اجتماعی است.
در وهلۀ اول، ناهماهنگی نظام باورها، افکار و الگوهای رفتاری فرد با جامعه منشأ ناهنجاری و آسیب است که در افراد بروز میکند.
ازاینرو، در نظامهای سرمایهداری جهان مشاهده میکنیم که ناهنجاریهایی که امروز در جامعه ما مشاهده میشود، وجود دارد اما راهحل نهایی برای از بین بردن آنان به علت مشکل ساختاری تمرکزگرایی وجود ندارد و این آسیبها به گونهای مدیریت میشود.
به این ترتیب، ناهنجاری کرههای فرهنگی نظام سرمایهداری و ناهماهنگی بین سه کرۀ فرهنگ اسلامی و فرهنگ غرب منشأ ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی ما شد.
راهحل اساسی طراحی نظام فرهنگی و اقتصادی اسلامی و اجرای الگوهای آن در جامعه است.