ملخص الجهاز:
"در دومین سخنرانی موضوع حساس تقسیمات کشوری از منظر امنیتی مورد توجه قرار گرفته که خود از جمله علل بروز بعضی از شورشهای شهری در ایران بوده است.
در دیدگاه نظمگرایانه،جامعه براساس وابستگیهای متقابل میان اجزا تعریف میشود و با هرنوع شورش و آسیب اجتماعی،چونان نوعی بیماری برخورد میگردد که راه علاج آن،تأکید و تقویت ارزشها و هنجارها و تعهدات اجتماعی و ایجاد پیوستگی میان نهادها و اجزای مختلف جامعه است.
بررسی آرای تضادگرایان در اندیشه تضادگرایی،مارکس معتقد است که در هر جامعهای دو گروه وجود دارد که بعد از رسیدن به "خودآگاهی طبقاتی"،به دو قطب تقسیم شده و وارد یک نبرد خشونتآمیز میشوند و در نهایت نیز موجب بروز تغییر ساختی و ایجاد بافت جدیدی در جامعه میگردد.
در جایگاه یک تقلیلگرا،به متغیرهای حامل نیز توجه کرده و معتقد است که این ستیزها هنگامی تشدید میشود که خودآگاهی بخشهای مغلوب از منافع جمعی آنها،افزایش یابد و"طبقه در خود"1به"طبقه برای خود"2مبدل گردد.
وضعیت کنونی جامعه ایران با دیدی کلاننگر،میتوان این سؤال را مطرح نمود که چه عاملی باعث بروز انقلاب شد؟تلاش برای ایجاد نظام اجتماعی،پاسخ مناسبی برای این پرسش نیست.
» نکته جالب توجه آن است که امروزه هزینه مسکن گاه بیش از صددرصد درآمد سالانه خانوادهها را به خود اختصاص میدهد!اگر عامل اصلی ظهور انقلاب وضعیت اقتصادی باشد، پس چرا در ایران امروز انقلاب نمیشود؟چرا مشروعیت نظام زیر سؤال نمیرود؟دینمداری و تأکید حکومت بر شعارهای دینی،میتواند یکی از علل عدم بروز شورش در جامعه ما باشد."