خلاصة:
اصطلاح نوتاریخ گرایی، امروزه به رویکردی گفته می شود که تاریخ را آنگونه که تاریخ نگاران به نظر مخاطب می رسانند پذیرا نیست. این رویکرد، و نه نقد ادبی، در دهه هشتاد قرن بیستم و بیشتر بر مبنای اندیشههای استفِن گرینبلَت آمریکایی شکل گرفت. به عقیده گرینبلَت باید نوتاریخی گرایی را خوانشی از متن مورد نظر بدانیم و نه یک مکتب نقد. هدف نوتاریخگرایان آثار ادبی دورانهای گوناگون تاریخ را مد نظر قرار می دهند، تا با بررسی چند جانبه و شبکه ای ارتباط متون ادبی با سایر متون از جمله متون تاریخ جنبه های درون متنی و برون متنی اثر ادبی را روشنتر کنند و روابط قدرت و برساختهای فرهنگی،اجتماعی و ایدئولوژیکی هر دوره تاریخی رابشکافند. از دیدگاه آنان هیچ تفاوتی میان متون ادبی و غیرادبی وجود ندارد. در این مقاله سعی بر آن خواهد بود گونهای تحلیل ارائه شود که علاوه بر تأثیر تاریخ و نویسنده در خلق اثر ادبی عوامل درون متنی مانند روابط قدرت به منزله مهمترین بافت موجود در متن خاموشی دریا بر اساس نظریه گرینبلت و میشل فوکو بررسی شود .
New historicism refers to an approach that does not accept history as the historians convey. This approach mostly is based on the ideas of the American professor, Stephen Greenblatt, in the eighties of the twentieth century. According to Greenblatt, new historicism presents a new reading of the text, not a school of criticism. New historicism investigates the multilateral relations of the literary works with other texts including the historical ones to clarify their inter-textual and extra-textual aspects. New historicism inspects the relations of power and cultural, social, and ideological constructs. From the new historicist point of view, there is no difference between literary and non-literary texts. The present paper attempts to examine The Silence of the Sea to reveal the author’s and the history’s influence in creating the literary work. With the help of Greenblatt and Foucault views, inter-textual factors such as power relations as the main context are studied in the paper as well.
ملخص الجهاز:
از اين رو رمان کوتاه و دلنشين خاموشي دريا اثر ورکور که در نخستين سال هاي جنگ جهاني دوم نگاشته شد و اندکي بعد حسن شهيدنورايي آن را به فارسي روان ترجمه کرد و در تئاترهاي بسياري در ايران به روي صحنه رفت ، برمبناي اين رويکرد مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد.
در مقالۀ حاضر به اين پرسش ها پاسخ داده ميشود: رابطۀ متن با نويسنده ، تاريخ ، شرايط فرهنگي و اجتماعي چگونه است ؟ گفتمان ها در متن خاموشي دريا چگونه اند و چه چيزي را بيان ميکنند؟ تأثير اين رمان در توليدات فرهنگي زمان خود و بعد از آن در فرانسه و ايران چگونه بوده است ؟ ٢ـ١.
در پاسخ به پرسش چيستي ارتباط متن با نويسنده ، تاريخ و شرايط فرهنگي ـ اجتماعي بايد گفت اهميت رمان خاموشي دريا به دليل اهميت و هيبت جنگ جهاني دوم و يافتن سندي براي پي بردن به شرايط تاريخي آن دوران در فرانسه و ظلم هاي ارتش آلمان به فرانسويان نيست .
در تفسير تاريخ گرايي نو از خاموشي دريا، تأثيرپذيري ورکور از شرايط دوران خود اهميت دارد و اگر جنگ نبود، احتمالاً اين رمان هم خلق نميشد؛ اما اين مسئله چيزي از اهميت فضاسازي، شخصيت پردازي، گفتمان ها، روابط قدرت و ارزش هاي فرهنگي و اجتماعي مطرح در رمان نميکاهد.
اين مقاله با بررسي رمان خاموشي دريا اثر ورکور که در سال ١٩٤١ و در ميانۀ جنگ جهاني دوم نگاشته شده است ، سعي دارد از منظر رويکرد تاريخ گرايي نو آشکار کند ميان متن ادبي با شخصيت نويسنده ، تاريخ ، سياست ، فرهنگ و اجتماع در دورة حضور نازيسم در اروپا، به ويژه فرانسه ، تعامل وجود دارد.