خلاصة:
در غرب بحث دربارة اخلاق زیستمحیطی بهعنوان یکی از سرفصلهای اصلی اخلاق جهانی دچار دگردیسی هویتی شده است. دلیل این دگردیسی، عدم توفیق کانونهای چهارگانة اخلاق زیستمحیطی در زمینة مهار بحرانهای زیستمحیطی است. امروزه تمرکز پژوهشهای زیستمحیطی اندیشمندان بزرگ غربی سمت وسویی دینی به خود گرفته است. آنچه امروزه در مراکز آکادمیک غرب تحتعنوان «معنویت زیستمحیطی» شنیده میشود، کوچ کردنی آرام از اخلاق زیستمحیطی مبتنی بر انسان به اخلاق مبتنی بر «معنویت» است. نگارنده با بررسی سیر دگردیسی آثار پژوهشی شکل گرفته در مغرب زمین، «اندیشۀ تجلی» را مهمترین خاستگاه معنویت زیستمحیطی در عالم اسلام میداند. این مقاله میکوشد در دو منبع حکمت و شریعت اسلامی شاکلۀ اصلی این موضوع را کندوکاو نماید. روش به کار رفته در این پژوهش، اسنادی ـ تحلیلی است؛ بدین نحو که ابتدا برخی از مهمترین نظریات و کانونهای زیستمحیطی و در ادامه، اندیشة تجلی در دامان شریعت و حکمت بحث خواهد شد و به این نتیجه خواهد رسید که مجموع نصوص متقن دینی و متون حکمی ـ عرفانی، زیستبومی فکری – فرهنگی ایجاد کرده است که این زیستبوم ظرفیت بالایی برای پذیرش اندیشة تجلی دارد. این اندیشه به شرط ایجاد سازوکارهای دقیق، قدرت خوبی در زمینۀ فرهنگسازی زیستمحیطی دارد.
As one of the main topics of global ethics, the discussion about environmental
ethics in the west has undergone an identity change. This change is attribute the
failure of the four centers of environmental ethics to control environmental crisis.
Today, the environmental research works of great western thinkers is certain on
religion. The expression "environmental spirituality" is a used by western
academic centers to day a transformation from human-based environmental
ethics to spirituality - based" ethics. Examining the change in the research works
which took place in the west, the environmental author considers "manifestation
thought" as the most important origin of environmental spirituality in Muslim
world. This study tries to explore this issue in the light of two sources: Islamic
wisdom and Shariah. Using a documentary-analytical method, this study first
expounds some of the most important theories and centers of the environment
and then discusses the idea of manifestation in the light of Shariah and wisdom to
conclude that all religious texts and philosophical-mystical texts have given rise
to intellectual-cultural ecosystem, which has a high capacity for accepting
manifestation thought. This thought has good ability to produce the culture of
environment, provided that precise mechanisms are adapted.
ملخص الجهاز:
روش استفادهشده در اين مقاله، اسنادي – تحليلي است؛ بدينگونه كه با تكيه بر نص قرآن كريم، روايات اسلامي و آموزههاي حكمت اسلامي، به كاوش دربارۀ انديشۀ تجلي خواهيم پرداخت و در ادامه با بهرهمندي از همين منابع، معنويت حاكم بر طبيعت را اثبات خواهيم كرد؛ لکن شايسته است بهمنظور اتقان مطلب، مهمترين نگاشتهها در اين زمينه بررسي شود.
سارا مك فارلند (1968- حال)، راهبة معروف آمريكايي، در كتاب خواهران سبز؛ بومشناسي معنوي (Green Sisters: a Spiritual Ecology)، كه اخيراً در دانشگاه هاروارد به چاپ رسيده است، ميكوشد به اين حقيقت جامۀ عمل بپوشاند كه طبيعت و معنويت دو چيز منفك نيستند؛ بلكه اجزاي طبيعت آكنده از معنويت و متافيزيك است (تيلور، 2009، ص 200-250).
براون تيلور (1955- حال)، فيلسوف برجستة آمريكايي، با جعل اصطلاح معروف «معنويت سبز تيره» در اثر دين سبز تيره؛ معنويت طبيعت و آينده جهان (Dark Green Religion: Nature Spirituality and the Planetary Future)، عقيده دارد «طبيعت مقدس است؛ داراي ارزش ذاتي است و به همين دليل نيازمند مراقبت احترامآميز است».
تيلور معتقد است، دين يك كل واحد است كه طبيعت و هر چيز طبيعي ديگري را شامل ميشود (همان، ص 55-73) براون تيلور در مقالة «زمين و معنويت طبيعت بنيان؛ از اكولوژي عميق تا محيط زيست راديكال» (Earth and Nature-Based Spirituality) با استفاده از اكولوژي عميق اثبات ميكند كه معنويتِ طبيعتبنيان، امري در حال گسترش است و جنبشهاي ديني قدرت تحولگراي طبيعت را ميفهمند (تيلور، 2001، ص 175-193).