خلاصة:
ن
امروزه استفاده استراتژیک از زبان برای تفسیر متون و اسناد در حقوق بینالملل مورد
مطالعه پژوهشگران و محققان مطالعات میانرشتهای قرار گرفته است. در این راستا
میتوان کاربردیبودن فریمهای شناختی- پراگماتیکی را در مطالعه تولید و تفسیر متون
در حقوق بینالملل دخیل دانست. در مقوله فریمهای شناختی» پرسشی که مطرح
میشود این است که آیا میتوان میان زبان استراتژیک و متن حقوقی بینالملل نسبتی
یافت؟ پژوهش حاضر ضمن بررسی این پرسش» مدعی است که فریمهای ذهنی و زبان
استراتژیک در فرایند تفسیر اسناد در حقوق بینالملل دخیل هستند؛ چنان که وقتی از
اصطلاح «دیوار حائل» بهجای «حصار امنیتی» استفاده میشود یا «آزادسازی» بهجای
«مداخله نظامی» مورد بحث قرار میگیرد. موضوعی که نشان میدهد دولتها قادرند
فریم مثبت یا منفی را به ذهن مخاطبان خود انتقال دهند و بهنوعی متن و سند حقوقی
بینالمللی را از تصمیم خود متاثر کنند
ملخص الجهاز:
در مقولـه فـريم هـاي شـناختي، پرسشـي کـه مطـرح ميشود اين است که آيا مي توان ميان زبان استراتژيک و متن حقوقي بين الملـل نسـبتي يافت ؟ پژوهش حاضر ضمن بررسي اين پرسش ، مدعي است که فريم هاي ذهنـي و زبـان استراتژيک در فرايند تفسير اسناد در حقوق بين الملل دخيل هستند؛ چنـان کـه وقتـي از اصطلاح «ديوار حائل » به جاي «حصار امنيتي» استفاده ميشود يا «آزادسـازي» بـه جـاي «مداخله نظامي» مورد بحث قرار ميگيرد.
در اين راستا پرسش اصلي مقاله حاضر اين اسـت کـه آيـا مـيتـوان عناصـر شناختي زبان شناختي را در تفسير يک مـتن و سـند در حقـوق بـين الملـل دخيـل دانست ؟ اگر آري، عناصر تشکيل دهنـده ايـن نـوع زبـان اسـتراتژيک کدامنـد؟ از آنجايي که تفسير متن و سند در حقوق بين الملـل از جايگـاه شـبه قـانون سـازي و رويه سازي در نظم بين المللي برخوردار است و تابعان تا به امروز از مفـاد منـدرج در کنوانسيون حقوق معاهدات وين بهره برده اند، لازم است اين مباني بررسي شده و نتايج آن منعکس شوند.
(Raz, 2010:103) همان گونه که در مقاله حاضر نيز از نظر گذشت ، اصولا تفسير متن در حقـوق بين الملل را بايد امري تعيين کننده تلقي کـرد کـه متـأثر از فـريم هـاي شـناختي يـا گزينش هاي استراتژيک تابعان و واضعان حقوق بين الملل است .
استراتژيک بودن زبان و نقش آن در تفسير يک متن يا سند حقوقي بين المللي در چنين رويکردي کاملا منوط به فريم هاي شناختي و پيش زمينه هـاي تـاريخي آن است .